مدیریت قرآنی در همسر داری
صاحبخبر - -قسمت پانزدهم- * چرا باید به حرف بدگویان ترتیب اثر نداد؟ یکى از صفات زشتى که در بین برخی از مردم رواج دارد؛ مذمت و بدگوئى از دیگران است. این صفت؛ مفاسد بیشمارى را ایجاد میکند، سبب بدبینى و سوءظن مىشود، نفاق و دشمنى بوجود مىآورد، مردم را بجان هم مىاندازد، رشتههاى انس و مودترا قطع میکند، صفا و صمیمیت را از بین مىبرد، کانون گرم خانوادگى را سرد مىکند، در بین زن و مرد جدائى مىافکند، باعث قتل و جنایت مىشود. متأسفانه این عیب بزرگ به طورى در بین ما شایع شده که زشتىخود را از دست داده است، نقل هر مجلس و زینتبخش هر محفل و یک سرگرمى رسمى بشمار مىرود، کمتر مجلسى اتفاق مىافتد که از کسىبدگوئى نشود، مخصوصاً اگر مجلسى زنانه باشد، وقتى دو زن با هم برخورد نمودند بدگوئى شروع مىشود، از این بد بگو از آن بد بگو، پشتسر این بد بگو پشتسر آن بد بگو، گویا در عیبجوئى مسابقهگذاشتهاند، بدتر از همه اینکه گاهى دیگران را رها کرده به شوهران یکدیگر مشغول مىشوند، بالاخره عیب و نقصى براى شوهر دیگرى پیدا کرده مىگوید، یا از قیافه و شکلش مذمت مىکند، یا از شغل و کارشبدگویى مىنماید، یا به مراتب تحصیلاتش ایراد مىگیرد، یا از اخلاق وآدابش انتقاد میکند، یا به اوضاع مالىاش خردهگیرى میکند، اگرنفت فروش باشد میگوید شوهرت بوى نفت مىدهد؛ چگونه با او بسرمىبرى؟ اگر کفاش باشد مىگوید چرا به کفاش شوهر کردى؟ اگر را نندهباشد میگوید: شوهرت همیشه در سفر است، خیرى نمىبینى. اگر قصاب باشد مىگوید: بوى دنبه میدهد. اگر ادارى باشد میگوید: در زندگى و محلشغل آزادى ندارد، اگر ندار و کم درآمد باشد میگوید: چگونه با این شوهر ندار مىسازى؟ حیف از تو خانم به این خوشگلى که شوهرت زشت وبد ترکیب است، شوهرت کوتاه قد یا سیاه رنگ یا لاغراندام است، چرا به یک چنین مردى شوهر کردى؟ مگر پدر و مادرت از تو سیر شده بودند که ترا به یک چنین مردى شوهر دادند؟ تو که صدها خواستگار داشتى، حیفنبود به یک مرد بىسواد کوتاه فکر شوهر کنى و از تمام خوشیها محرومگردى؟ نه سینما نه تفریح، پس چى؟ را ستى چه شوهر بد اخلاقى دارى هر وقت او را مىبینم صورتشدرهم کشیده و عبوس است، چه طور با او زندگى میکنى؟ واه! بعد از اینهمه تحصیلات رفتى به یک دهاتى شوهر کردى؟ سخنان مذکور و صدها مانند اینها است که در بین خانمها رد و بدل مىشود. در آثار و نتائجسخنانشان اصلا فکر نمىکنند، فکر نمىکنند که ممکن است با یک جملهکوتاه زنى از شوهرش دلسرد شده کار به طلاق و جدائى منتهى شود. اینگونه زنها دشمن آسایشو خوشى خانوادهها هستند، همانند شیطان ایجاد نفاق و دشمنى و اختلاف مىکنند، کانونهاى گرم زناشوئى را به زندانهاى تاریک و دردناک تبدیلمىسازند. چه باید کرد؟ با اینکه اسلام شدیداً از این عمل نهى کرده ما حاضر نیستیم اینخوى پلید را از خود دور سازیم. این زنها یکى از چند منظور زیر را مىتوانند داشته باشند: یا به قصد دشمنى و کینهتوزى بدگوئى میکنند تا خانوادهاى را از همبپاشند، یا رشک و حسد به عیب جوئى وادارشان میکند، یا منظورشان تفاخرو خودستائى است و به وسیله بدگوئى از دیگران میخواهند خوبى خودشانرا جلوه دهند، یا به علت اینکه در خودشان عیب و نقصى سراغ دارند بهمنظور عقدهگشائى انتقاد میکنند، یا قصدشان اغفال و فریب دادن خانمسادهلوحى است، یا منظورشان تظاهر به خیرخواهى و دلسوزى است، گاهى هم جز سرگرمى و ارضاى یک عادت کثیف نفسانى هدفى ندارند. ادامه دارد...∎
نظر شما