به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) در ابتدای این نشست علمی و کرسی ترویجی، ناهید طیبی، نویسنده اثر در سخنانی گفت: این کتاب در 180 صفحه به بحث تطور مفهومی واژه ارهاص و معجزه در سدههای اخیر پرداخته است.
وی با بیان اینکه این کتاب شامل چهار فصل است تصریح کرد: در این فصول به موضوعاتی مانند تحلیل مفهومی ارهاص و معجزه، تاریخچه، منابع و گونهشناسی ارهاصات و معجزات، تطور کمّی و کیفی در منابع تاریخی، کلامی و تفسیری و نگاهی به رویکردهای سیرهنویسان معاصر به امور فراطبیعی پرداخته شده است.
وی با بیان اینکه این کتاب محصول دو مقاله است و بخشی از ایرادات بر آن بار شده است گفت: تلاش من برای ارایه اثری روان و در عین حال علمی بوده است.
در ادامه، منصور داداشنژاد به عنوان ناقد گفت: کتاب ارهاص و معجزه ویژگیها و محسناتی دارد که از جمله آن این است که موضوع کتاب مناسب انتخاب شده و با وجود اینکه از جهتی بنیادین است ولی میتواند کاربردی و متناسب با نیازهای روز باشد و به مدعای مستشرقان نیز پاسخ دهد.
وی افزود: با وجود اینکه رویکرد این کتاب، تاریخی است ولی میانرشتهای نیز هست و نویسنده با استفاده کتب تفسیری و تاریخی و ... آن را به مقولهای میان رشتهای تبدیل کرده است.
داداشنژاد بیان کرد: نویسنده به مسایل حاشیهای نپرداخته و از موضوع تعریف شده بیرون نرفته است زیرا در مورد پیامبر بحث بسیار زیاد است ولی ایشان از محدوده بحث تعریف شده بیرون نرفته است همچنین قلم روان نیز از دیگر ویژگیهای این اثر است.
وی اظهار کرد: مراجعه به منابع زیاد از دیگر ویژگیهای مثبت این اثر است ضمن اینکه چون این مطلب پیشینه خاصی نداشته ورود وی به آن قابل تقدیر است.
داداشنژاد با اشاره به اشکالات این کتاب تصریح کرد: این کتاب به دو موضوع ارهاص و معجزه پرداخته ولی بارها در مقدمه و در متن دغدغه اصلی، ارهاص است و معجزه نیست لذا برای تکمیل کار باید بخش معجزه اضافه میشد که این کار به صورت ناقص انجام شده است.
این ناقد بیان کرد: به لحاظ فصلبندی و سامان دهی مباحث اشکالاتی وجود دارد و باید برخی تکرارها که در سه جا دست کم دیده میشود برطرف شود.
وی افزود: نویسنده وقتی وارد مبحثی شده است اگر بنا است آن را در چند محور پیگیری کند روال خاصی نداشته است مثلا در یک بخش 15 خبر ارهاصی را بررسی کرده ولی روال خاص آن طی نشده و مطالب هماهنگی و یکنواختی ندارد.
داداشنژاد با بیان اینکه برخی توضیحات در جای خود بیان نشده است اظهار کرد: یکی از اشکالات کلی این متن این است که بنا بوده تطور بررسی شود یعنی باید تاثیر و تاثر منابع نیز بررسی میشد ولی ارتباط میان منابع تاریخی و کلامی و تفسیری بررسی نشده و معلوم نیست منابع تاریخی متاثر از منابع کلامی و بالعکس هست همچنین برخی تاریخ های وفیات نام برده شدگان همچنین کتاب شناسی ها مانند سیره نبوی ابن کثیر که کتابی زیرمجموعه البدایه و النهایه است به عنوان دو اثر قید شده که غلط است.
وی افزود: اشکال کلی که بر کلیت کار سایه انداخته این است که کتاب فاقد تز است و معلوم نیست در نهایت چه هدفی دنبال شده است؛ اینکه بررسی کنیم ارهاص در قرن چهارم چه معنایی داشته و تولید شده به تنهایی کافی نیست و باید تبعات تولید این واژه و چرایی آن بحث میشد.
داداشنژاد ادامه داد: در مقدمه خلایی وجود دارد به ویژه اینکه مولف تلاش کرده تا محدوده کار خود را تعریف کند که از آغاز تا قرن دهم است ولی ایشان تا قرن دوازدهم نیز ورود کرده است.
وی افزود: از دیگر نقاط ضعفها این است که وی تنها به رویکردهای ارهاص و معجزه در قرن اخیر پرداخته است در حالی که این رویکردها در چند قرن قبل نیز وجود داشته است.
این محقق و استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: در بررسی منابع از چندین کتاب نام برده شده ولی نام دو کتاب ارهاصات النبوی و دلایل النبوة محمد قبل بعثته که مختص به ارهاص است را نیاوردهاند همچنین برخی مفاهیم مطرح شده مانند سیرهنویس و رویکرد نیازمند تعریف دقیقتر و بیشتر است.
در ادامه
اعظم وفایی به عنوان ناقد گفت: علمی بودن بحث از جمله نکات مثبت آن است همچنین دقیق و مستندبودن از دیگر ویژگیهای مثبت این اثر است لذا از کثرت منابع برخوردار است همچنین قلم شیوا و روانی دارد.
وفایی با اشاره به مشکلات ساختاری و محتوایی این اثر بیان کرد: ساختار ضابطهمند و ورود و خروج به مباحث در تدوین فصول وجود ندارد و این یکی از اشکالات بسیاری از آثار در حوزه است با وجود اینکه محتوای غنی در این آثار وجود دارد.
این استاد حوزه با اشاره به نظیم منطقی در صفحات تصریح کرد: نظم منطقی میان صفحات در هر فصل نیست و دقت لازم در ساختار صورت نگرفته است.
وی افزود: ابتدا باید دو عنوان ذکرشده در تیتر به لحاظ مفهومی تبیین میشد ولی این کار ابتدائا صورت نگرفته است ضمن اینکه سیر تاریخی این دو واژه یعنی ارهاص و معجزه بیان نشده است.
وفایی عنوان کرد: ایشان تاکید کرده سیر تطور مورد نظر است ولی در برخی موارد آنقدر وارد مفهوم عنوان شده است که بررسی سیر به فراموشی سپرده شده است.
وی افزود: قلم این کتاب روان و گویاست ولی خوب بودن یک اثر به این است که در کنار روانی، علمیت اثر نیز حفظ و هر دو مسئله لحاظ شود.
وفایی با بیان اینکه در نوشتههای علمی باید ساختار معلوم و در حالی که از ابتدا نقل قول محور است و سبب می شود تا کسی که آشنایی کلی ندارد دچار سردرگمی شود
تصریح کرد: بحثی با عنوان ارهاصات انبیاء مطرح و از قرآن موید گرفته شده است ولی مستندات تفسیری ندارد زیرا هر آیه را در هر مطلب علمی که بخواهیم موید بگیریم لازمه آن این است که حداقل به سه تفسیر معتبر رجوع کرده و آیات موید ارهاصات را بیاوریم.
وی بیان کرد: در برخی موارد متن رها شده است و محقق مطلب را مورد اشاره قرار داده است بدون آن که آن را بیان کند که در این صورت بهتر بود به صورت کلی خذف میشد همچنین
در استخدام کلمات نیز دقت لازم صورت نگرفته است یعنی در حالی که میان ارهاص و معجزه تفاوت وجود دارد ایشان در برخی موارد به جای یکدیگر به کار برده است.
در ادامه ناهید طیبی به دفاع پرداخت و گفت: بنده بیشتر اشکالات ناقد را میپذیرم زیرا ابتدا یک مقاله و در نهایت دو مقاله شد و بنابر پیشنهاداتی تبدیل به کتاب شد.
وی افزود: اگر نسخه قبلی این اثر مراجعه شود تمامی این نقائص از بین رفته بود ولی با تغییر چهارباره عنوان و تعدد ارزیابی و تحولات صورت گرفته اشکالاتی ایجاد شده است.
طیبی بیان کرد: فاقد تز بودن را قبول دارم و در صورت فرصت برای آینده به مسئله تبعات تولید واژه ارهاص خواهم پرداخت چون بنده ابتدا قصد داشتم ارهاصات نبوت را مورد توجه قرار دهم ولی رویکرد تغییر کرد.
وی اظهار کرد: این اثر قرآنی نیست و در جایی که ارهاص در قرآن مورد توجه قرار گرفته مانند آنچه در مورد حضرت مریم(س) بیان شده به دو منبع تفسیری اشاره و رجوع شده است.
طیبی با تاکید بر اینکه این کار، قرآنی نبوده است افزود: در صورتی میتوان از انواع تفاسیر بهره برد که حرف متفاوتی از دیگران داشته باشند وگرنه در این صورت تطویل بحث خواهد بود.
وی عنوان کرد: اینکه فرمودند اثر نقل قولمحور است و جنبه علمی آن را کاهش داده است درست نیست زیرا نقل قول ها فقط در تحلیل مفهومی اثر وجود دارد که برای این مسئله، ذکر این نقل قول ها ضروری است و این اشکال، وارد نیست.
طیبی بیان کرد: در بررسی رویکردها، عین نقل قول های افراد باید ارایه شود تا بتوانیم به طبقهبندی علمی برسیم.
وی با اشاره به خلط میان ارهاص و معجزه با بیان اینکه اثر کاملا از این مسئله مبری است تصریح کرد: مقاله مرزشناسی میان ارهاص و معجزه را بنده از همین اثر استخراج کردهام لذا خلطی صورت نگرفته است و اگر در جایی این دو واژه به جای هم به کار رفته شاید به علت ذکر عین نقل قولهای دیگران است و گرنه اگر بنده آن را قید کرده باشم اشکال بسیار بزرگی است.
طیبی با اشاره به نظم منطقی در ساختار گفت: دلیل تقدم منابع اهل سنت در تاریخ به علت این است که اهل سنت واقعا جلوتر از ما هستند ولی در کلام چون شیعه مقدم است ابتدا از شیعه شروع کردهام لذا این نقد ناقد وارد نیست چون در بحث ارهاص در موضوعات کلامی، شیعه متقدم و در مباحث تاریخی آن، اهل سنت متقدم هستند.
وی با اشاره به اشکال ناقد در موضوعات کمی و کیفی افزود: معتقدم توازن فصول باید در آثار رعایت شود ولی چون بحث این کتاب غلبه کمی دارد مباحث کمی بیشتر در برخی فصول مورد توجه قرار گرفته است البته میتوان در چاپهای جدید مباحث کیفی افزایش یابد ولی نیازی به آن دیده نمیشود.
نظر شما