شناسهٔ خبر: 18969041 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

تبیین دوران غیبت و آخرالزمان توسط امیرالمؤمنین(ع)

محقق و پژوهشگر نهج‌البلاغه معتقد است که در دوران حکومت امیرمؤمنان(ع) در جامعۀ مسلمین، فتنه‌های سختی به وجود آمد که ایشان به خوبی فتنه و فضای غبارآلود آن را برای مردم تبیین کرده و راهکارهایی برای برون‌رفت از آن به مردم تعلیم داده و در عمل اجرا کردند.

صاحب‌خبر -
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) تسنیم نوشت: بی‎تردید «مهدویت و امر ظهور» اساسی‎ترین مسئلۀ زندگی ما انسان‌هاست. ائمۀ اطهار(ع) هر کدام در دوران خود بر اساس برنامه‌ای الهی در تحقق امر ظهور نقش ویژه‎‎ای را ایفا کردند که با بررسی مسأله «مهدویت» از منظر هر کدام از ائمه(ع) می‌توانیم به نقش آنان در تحقق این امر بیش از پیش پی ببریم؛ مسأله‌ای که تمام انبیا و اهل‌بیت(ع) بارها و بارها بشریت را نسبت به آن متذکر شدند و حتی به تبیین آن نیز پرداختند.

در این بخش دومین قسمت از مصاحبه با «مجید فروزانمهر» محقق و پژوهشگر نهج‌البلاغه دربارۀ نقش و جایگاه امیر‏المؤمنین(ع) در تحقق آرمان مهدوی منتشر می‌شود. وی کارشناس ارشد علوم حدیث از دانشگاه قرآن و حدیث شهر ری و دانشجوی دکتری نهج‌البلاغه است.

این پژوهشگر نهج‌البلاغه معتقد است: بخش عمده‌ای از مبانی علمی و نظری مربوط به مهدویت و آرمان مهدوی را می‌توان بر اساس تبیین‌ها و بیانات امیرمؤمنان(ع) پایه‌ریزی کرد. مهدویت، موضوعی است که باید از طریق قرآن و عترت(ع) تبیین شود وگرنه پیرایه‌ها و انحرافات، به مرور زمان دامنگیر این اندیشه زلال خواهد شد، پس می‌توان با تفقه و تفکر عمیق در احادیث امیرمؤمنان(ع) درباره مهدویت، برای رسیدن به یک مبانی متقن مهدوی و اندیشه زلال مهدویت اقدامات مؤثری انجام داد.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

مسألۀ غیبت امام مهدی(عج) در دوران زندگانی اهل‌بیت(ع)، مسأله‌ای است که می‌توان گفت جامعه بشری آشنایی کافی با آن را نداشت. به نظر شما اهل‌بیت(ع) به خصوص امیرالمومنین(ع) چگونه از لحاظ معرفتی و فکری جامعۀ خویش و حتی آیندگان را با این حقیقت آشنا کردند؟

یکی از ارزش‌هایی که از زمان رسول گرامی اسلام(ص) در جامعه گسترش پیدا کرد، جستجو برای یافتن ولیّ خدا و هماهنگی همه جانبه با او بود که این ارزش بعد از پیامبر اکرم(ص) با وجود اهل‌بیت(ع) که اوصیای ایشان بودند، ادامه پیدا کرد. خوبان جامعه همواره درصدد یافتن امام و ولیّ از جانب خدا بوده تا زندگی خود را با ایشان هماهنگ کنند، اما طبق نظام الهی، قرار بود در آینده، غیبتی واقع شود تا ولیّ خداوند، مخفی و به دور از دیدگان باشد. این موضوعی بود که جامعه آشنایی کافی با آن را نداشت و اهل‌بیت(ع) به مرور، مردم را از لحاظ معرفتی و فکری با این حقیقت آشنا کردند تا جامعه پذیرای این موضوع باشد. امیرمؤمنان(ع) در بخش از خطبه 150 نهج‌البلاغه به دوران غیبت و مخفی بودن امام مهدی(ع)، اشاره کرده و می‌فرماید: «فِی سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ لَا یُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ»، او به دور از دیده مردم است، جویندگان نشانش را نبینند؛ هر چند پیاپى نظر کنند.

 با نگاهی به تاریخ مشخص می‌شود از زمانیکه حضرت آدم(ع) بر روی زمین قرار گرفت، حجتی از جانب خداوند وجود داشته است تا مردم به وسیله آن بر صراط مستقیم قرار گرفته و از عبادت خداوند منحرف نشوند، اما بنا به حکمت الهی، نوع وجود حجت در زمان‌های مختلف، متفاوت بوده است. امیرمؤمنان(ع) در این مورد می‌فرماید: «اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ وَ کَمْ ذَا وَ أَیْنَ أُولَئِکَ»، خداوندا بلى! زمین تهى نماند از کسى که حجّت بر پاى خداست، یا پدیدار و شناخته است یا ترسان و پنهان از دیده‌‏ها ...

 حضرت در این عبارت اشاره دارند که زمین هیچگاه از حجتی که برای خدا قیام کرده است خالی نمی‌‌شود، حال این حجت یا ظاهر و مشهور است که همگان او را دیده و می‌شناسند یا بنا به حکمت الهی خائف و پوشیده از دیگران است. مصداق بارز این کلام وجود مبارک ائمه و اولیای الهی(ع) است و حالت «خَائِفاً مَغْمُوراً» می‌تواند به امام مهدی(عج) و دوران غیبت ایشان اشاره داشته باشد. در حقیقت در هر زمانی، از جانب خداوند حجتی وجود دارد که اگر در مقطعی مانند دوران غیبت به ظاهر حجت دیده نشود، دلیل بر نبودن آن نیست، بلکه این حجت در زمان غیبت اولاً وجود دارد و ثانیاً پوشیده و در حالتی از خوف به سر می‌برد. البته نباید «خائف» را به گونه‌ای معنا کرد که ترسو بودن که نشان از ضعف است برای این بزرگواران تصور شود، بلکه خوف در اینجا به معنای عدم امنیت و نبودن شرایط مناسب جهت انجام وظایف برای این خوبان است.

 امیرمؤمنان(ع) در خطبه 182 به وجه حجت امام مهدی(عج) اشاره کرده و می‌فرماید: «فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اغْتَرَبَ الْإِسْلَامُ وَ ضَرَبَ بِعَسِیبِ ذَنَبِهِ وَ أَلْصَقَ الْأَرْضَ بِجِرَانِهِ بَقِیَّةٌ مِنْ بَقَایَا حُجَّتِهِ خَلِیفَةٌ مِنْ خَلَائِفِ أَنْبِیَائِهِ»، او غریب است هنگامى که اسلام غریب شود. چون شترى خسته که دُم خود بر زمین چسباند، در اثر ضعف فراوان از جا برنخیزد. او باقیمانده حجت‌هاى الهى و جانشینى از جانشینان انبیاء است. امیرمؤمنان(ع) به غربت امام مهدی(عج) زمانیکه اسلام نیز غریب شده است، اشاره دارند و در ادامه، امام مهدی(عج) را باقیمانده‌ای از حجت‌های الهی معرفی می‌کند که می‌تواند اشاره به آیه 86 سوره مبارکه هود باشد: ﴿بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین﴾. در انتها، امیرمؤمنان(ع)، امام مهدی(عج) را خلیفه‌ای از خلیفه‌های انبیا(ع) معرفی می‌کند که در واقع ایشان آخرین خلیفه برای آخرین رسول محسوب می‌شود.
 تصویری که در روایات اهل‌بیت(ع) نسبت به دوران غیبت و فضای آخرالزمان ترسیم شده، حاکی از فضایی دشوار است که برای عبور از آن موقعیت‌ها نیاز به راهکار است. آیا امیرالمومنین(ع) برای به سلامت عبور کردن از دوران غیبت راهکاری بیان کردند؟

 بله، به نکته خوبی اشاره کردید، انسان باید رفتار و حالات مناسبی در دوران غیبت داشته باشد تا از صراط مستقیم منحرف نشود. در این موضوع نیز، اهل‌بیت(ع) وظیفه و رفتارهای مناسب در فضای غیبت را به مردم تعلیم می‌دادند تا مردم بتوانند این دوران را نیز به خوبی سپری کنند. امیرمؤمنان(ع) در این باره در خطبه 100 می‌فرماید: «فَلَا تَطْمَعُوا فِی غَیْرِ مُقْبِلٍ وَ لَا تَیْأَسُوا مِنْ مُدْبِرٍ فَإِنَّ الْمُدْبِرَ عَسَى أَنْ تَزِلَّ بِهِ إِحْدَى قَائِمَتَیْهِ وَ تَثْبُتَ الْأُخْرَى فَتَرْجِعَا حَتَّى تَثْبُتَا جَمِیعاً»، پس اکنون به آنکه نیامده طمع نورزید و نسبت به آنکه از آن کناره گرفته ناامید نباشید. زیرا ممکن است یک پایش بلغزد و پاى دیگرش استوار بماند، اما بالاخره روزى هر دو قدمش استوار مى‏‌شود.

 امیرمؤمنان(ع) در این عبارت رفتار و موضع صحیح در دوران بعد از پیامبر اکرم(ص) و نیز غیبت را معرفی می‌کند که اگر شرایطی به ظاهر خوب بود به آن طمع نداشته باشید و نیز اگر مشکلات و سختی‌ها فراوان شد، دچار یأس و ناامیدی نشوید، زیرا یکی از صفات دنیا دوره‌ای بودن موضوعات مختلف، طبق برنامه الهی است و حضرت با مثال یک رونده در مسیر که گاهی یک پایش می‌لغزد و پای دیگرش استوار است و در نهایت بر روی دو پا پایدار می‌شود، دوره‌ای بودن شرایط خوب و بد را ترسیم می‌کند که در انتها نیز به سرانجام نیکو و امیدوارکننده‌ای منجر می‌شود.

امیرمؤمنان(ع) در فرازهایی از نهج‌البلاغه به فضای قبل از ظهور اشاره داشته و به تبیین و حتی تصویرگری مصائب و فتنه‌های آخرالزمان می‌پردازند، به عنوان مثال، از جنگی سخن می‌گویند که چون درنده‌ای است که از شدت خشم، چنگ و دندان نشان می‌دهد و از سوی دیگر، چون حیوان شیرده‌ای است که شیرش فراوان و شیرین است. لطفا در این باره توضیح بیشتری دهید؟

ابتدا مقدمه‌ای عرض کنم و بعد به توضیح فراز خطبه‌ای که اشاره کردید بپردازیم. از آنجا که با ظهور امام مهدی(عج)، ظلم و جور از بین رفته و قسط و عدل همه جا را فرا می‌گیرد، گروهی که اهل ظلم و ستم بوده و حیات خود را در شرّ و فساد می‌بینند، در برابر این حقیقت مقاومت کرده و فضای آخر‌الزمان را با آشوب و فساد دچار سختی و دشواری می‌کنند. از آیات و روایات استنباط می‌شود که قبل از ظهور، سختی‌ها و شدائد به صورت جنگ‌ها، ناامنی‌ها، هرج و مرج، فساد و تباهی ظهور کرده و فتنه‌هایی همچون فتنۀ سفیانی و دجال نمایان خواهد شد. در حقیقت جبهۀ باطل و در رأس آنان ابلس لعین که حیات خود را، رو به افول می‌بینند، از هیچ کاری برای به فساد کشاندن دنیا دریغ نخواهند کرد.

در ادبیات دینی از این فضا عموماً با عنوان «ملاحم و فتن» نام برده شده است که عموماً اشاره به سختی‌ها و فتنه‌های آخر‌الزمان دارد. امیرمؤمنان(ع) نیز در کلام خود به فضای قبل از ظهور اشاره داشته و به تبیین مصائب آخرالزمان می‌پردازند. ایشان در بخشی از خطبه 138 می‌فرماید: «حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِکُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِیاً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا»، تا آنگاه که جنگى سخت در میان شما ایجاد شود، جنگى که چونان درنده‏‌اى دندان نشان دهد، همانند حیوانى شیرده که پستان‌هایش پر شیر باشد و شیرش به دهان‌ها شیرین آید، اما در پایان به تلخی بدل شود.

 همانگونه که شما در سؤال اشاره کردید، امیرمؤمنان(ع) در این عبارت از جنگی سخن به میان می‌آورد که چند ویژگی دارد: بسیار شدید است، چون درنده‌ای است که از شدت خشم، چنگ و دندان نشان می‌دهد، مانند حیوان شیرده است که شیرش فراوان و شیرین است و برای کسانی که جنگ را فراهم کردند به ظاهر شادمانی و منافعی دارد، پایان این جنگ، تلخ و گزنده است که عاقبت خوبی برای آنها ندارد. حضرت در ادامۀ این کلام، به آمدن فردایی خبر می‌دهند که والی عادلی خواهد آمد و عدل و داد را برپا می‌کند که منظور امام مهدی(عج) است:[1] «أَلَا وَ فِی غَدٍ وَ سَیَأْتِی غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ یَأْخُذُ الْوَالِی مِنْ غَیْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا»، آگاه باشید که در فردا، فردایی خواهد آمد و ندانید با خود چه خواهد آورد، فرمانروایى که نه از این قوم است، کارگزاران را به سبب اعمال ناپسندشان باز خواست خواهد کرد. پس با توجه به ادامه کلام که در مورد امام مهدی‌(عج) است، می‌توان گفت این جنگ که بسیار شدید بوده و حضرت اوصاف آن را بیان کردند، قبل از ظهور امام مهدی(عج) یا همزمان با ظهور ایشان واقع خواهد شد.

فتنه‌های آخرالزمان در کلام امیرالمومنین(ع)

از آنجا که در سختی‌های آخرالزمان، فضا غبارآلود بوده و شناخت حق و باطل سخت است، از آن شرایط به «فتنه» تعبیر شده است. در دوران حکومت امیرمؤمنان(ع) نیز در جامعۀ مسلمین، فتنه‌های سختی به وجود آمد که ایشان به خوبی فتنه و فضای غبارآلود آن را برای مردم تبیین کرده و راهکارهایی برای برون‌رفت از آن به مردم تعلیم داده و در عمل اجرا کردند. جایگاه امیرمؤمنان(ع) در تبیین فتنه و راه عبور از آن، آنچنان اهمیت دارد که خود در یکی از خطبه‌هایی که برای مردم بیان کردند، در این مورد فرموند: «فَإِنِّی فَقَأْتُ عَیْنَ الْفِتْنَة»، من چشم فتنه را برکندم و در ادامه، اشاره به فتنه‌های آینده می‌کنند که حوادث سخت و دشواری در انتظار مردم است و این شدائد ادامه دارد تا اینکه خداوند فتح و پیروزی را برای گروهی از خوبان قرار خواهد داد و با تلاش این ابرار که خداوند آنها را باقی نگه داشته است، فتنه‌ها پایان خواهد یافت: «وَ ذَلِکَ إِذَا قَلَّصَتْ حَرْبُکُمْ وَ شَمَّرَتْ عَنْ سَاقٍ وَ ضَاقَتِ الدُّنْیَا عَلَیْکُمْ ضِیقاً تَسْتَطِیلُونَ مَعَهُ أَیَّامَ الْبَلَاءِ عَلَیْکُمْ حَتَّى یَفْتَحَ اللَّهُ لِبَقِیَّةِ الْأَبْرَارِ مِنْکُمْ»، و این به هنگامى است که جنگ‌ها در میان شما به دراز کشد و آتش آن افروخته و جهان بر شما تنگ شود، روزهاى بلا و مصیبتتان به درازا کشد، تا زمانیکه خدا آن گروه از نیکوکاران را که در میان شما باقى ماندند، پیروز کند.

 صاحب کتاب «منهاج‌البراعه» در شرح خود بر این قسمت از خطبه، در مورد عبارت «لبَقِیَّةِ الْأَبْرَارِ» احتمال قوی‌تر را آن دانسته است که این موضوع به دوران ظهور امام مهدی(عج) مربوط است که پیروزی واقعی برای گروهی از ابرار و خوبان خواهد بود.[2] در حقیقت امیرمؤمنان(ع) با روشنگری‌ها و اقدامات مدیریتی خود، فتنه را برای همگان تبیین کردند تا در همۀ زمان‌ها به خصوص در فتنه‌های آخرالزمان، بتوان از این اقدامات بهره گرفت و بهترین راه را برای عبور از شرایط سخت و دشوار آینده انتخاب کرد.

 امیرالمومنین(ع) در بیاناتشان چه مشخصاتی را درباره اصحاب امام مهدی(عج) بیشتر مورد توجه قرار دادند؟

 از آنجا که ظهور، نقطه عطف تاریخ بوده و حکومت عدل جهانی مطابق با فطرت بشر است و همۀ پاک‌‌طینتان خواستار چنین حکومتی هستند، عده‌ای خود را برای این امر آماده کرده و همه وجودشان را برای آن مهیا می‌کنند. هنگامی که امام مهدی(عج) ظهور می‌کند این عده، خود را به او رسانده و در حضورش آماده خدمت می‌شوند. این گروه بر اساس آنچه در گذشته گفته شد، جام‌های حکمت را صبح و شام نوشیده و با تعلیم و تربیت‌های الهی در خیل بندگان صالح خداوند قرار گرفتند، بندگان صالحی که خداوند آنها را به میدان آورده و ایشان با مدیریت خود که از آن با عنوان «مدیریت صالحان» یاد شد، فضای دشوار فتنه‌ها و سختی‌ها و ظلم و فساد را به سمت اصلاح پیش برده تا قسط و عدل جایگزین ظلم و ستم شود. امیرمؤمنان(ع) در کلامی به این موضوع اشاره داشته و می‌فرماید: «لَتُمْلَأَنَّ الْأَرْضُ ظُلْماً وَ جَوْراً حَتَّى لَا یَقُولَ أَحَدٌ اللَّهُ إِلَّا مُسْتَخْفِیاً ثُمَ‏ یَأْتِی‏ اللَّهُ‏ بِقَوْمٍ‏ صَالِحِینَ‏ یَمْلَئُونَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»، (زمانى خواهد آمد) که زمین از ظلم و جور پر شود تا جایى که نام خدا را در پنهانى به زبان آورند، آنگاه خداوند قومى صالح به وجود آورد و آنها زمین را پر از عدل و داد کنند چنان که پر از ظلم و جور باشد.

وقتی اصحاب امام مهدی(عج) چون ابرهای پاییزی گرداگرد هم می‌آیند

حضرت در این حدیث یادآور می‌شود که زمین از ظلم و ستم به گونه‌ای آکنده می‌شود که نام خدا فقط به صورت مخفیانه گفته می‌شود و آنگاه خداوند قومی صالح را می‌آورد تا به وسیله آنها زمین از قسط و عدل آکنده شود. پس آنجا که امیرمؤمنان(ع) پیروزی از جانب خداوند را برای «بَقِیَّةِ الْأَبْرَارِ»[3] می‌داند و اینجا که از «گروه صالحان» یاد می‌کند که به وسیله آنها زمین از عدل و داد آکنده می‌شود، در حقیقت این دو همان یاوران امام مهدی(عج) هستند که قرار است با ظهور ایشان همه در کنار او جمع شده و در پیش بردن امر ظهور، مولایشان را یاری رسانند. خداوند در این رابطه می‌فرماید: ﴿أَیْنَ مَا تَکُونُواْ یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ﴾ هرجا باشید خدا همه شما را [گرد] مى‌‏آورد که او بر هر چیزى قادر است.  

اهل‌بیت(ع) در روایات متعددی منظور این قسمت از آیه را، جمع شدن یاوران و اصحاب امام مهدی(عج) دانستند که به تعداد 313 نفر هستند و این خداوند است که با قدرت خود در یک ساعت همه آنها را گرداگرد هم جمع می‌کند. امیرمؤمنان(ع) در این مورد می‌فرماید: «فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ ضَرَبَ یَعْسُوبُ الدِّینِ بِذَنَبِهِ فَیَجْتَمِعُونَ إِلَیْهِ کَمَا یَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِیفِ»، پس هنگامی‌ که زمانش فرا رسد، آقاى بزرگوار و پیشواى دین (بر مقام حکومت و خلافت خود) مستقرّ و پابرجا شود، پس نزد آن بزرگوار جمع شوند، چنانکه پاره‏‌هاى ابر در فصل پاییز گرد آمده و به هم مى‏‌پیوندد.

به کار رفتن تعبیر «یعسوب الدین» بر امام مهدی(عج)

 امیرمؤمنان(ع) در این عبارت از «یعسوب الدین» صحبت می‌کند که واژه «یعسوب» به معنای فرمانروا و ملکۀ کندوی عسل است. «یعسوب الدین» به صورت استعاره برای امام مهدی(عج) به کار برده شده است و در حدیثی، رسول گرامی اسلام(ص) نیز این عبارت را برای امام مهدی(ع) بکار بردند: «یأوی إلى المهدی أمته کما تأوی النحل إلى یعسوبها»، امت مهدى(ع) آن طور به سوى او جمع می‌شوند که زنبور عسل به دور ملکۀ خود جمع شود. اما در اینکه منظور از «ضرب بذنبه» در کلام امیرمؤمنان(ع) چیست و چه ارتباطی با «یعسوب الدین» دارد، شارح «ابن میثم بحرانی» در شرح خود به سه وجه اشاره کرده است: 1 ـ «ضرب» به معنى گردش در روى زمین است و «ذنبه» استعاره از داشتن یاران و پیروان است و باى «بذنبه» براى استصحاب و معیّت است. 2 ـ چون زدن زنبور عسل با دُمش، عبارت از گزیدن او است، در اینجا کنایه از کاربرد شمشیرها و نیزه‌‏ها در پیکر دشمنان، براى کشتن و زخمى کردن آن‌هاست. 3 ـ این عبارت کنایه از طوفندگى و خشم آن بزرگوار به خاطر دین خداست، از باب تشبیه به شیر درنده‌‏اى که در حال حمله و خشم است و این وجه در میان وجوه سه‌‏گانه بهتر از همه است»[4]    

 پس در مورد عبارت «یعسوب الدین» و «ضربه بذنبه» گرچه ابن‌میثم بحرانی، وجه سوم را از همه بهتر می‌داند، اما با توجه به اینکه امیرمؤمنان(ع) اجتماع اصحاب امام مهدی(عج) را ذکر کردند که مانند ابرهای پاییزی به سرعت در کنار هم جمع می‌شوند، به نظر می‌رسد هر سه وجهی که ابن‌میثم اشاره کرده است، به یک میزان درست باشد و در واقع این موضوع، یک حقیقت است که از منظرهای مختلف نگاه شده است. امام مهدی(عج) بعد از آنکه با قوت و صلابت برنامه خود را اعلام می‌کند، اصحاب برای نصرت او، بر گردش جمع شده تا با تبعیت از امام خود، جهت تحقق آرمان مهدوی او را یاری ‌کنند.

بر اساس آموزه‌های قرآن و عترت در دوران ظهور تحولاتی وسیع در پهنۀ آسمان‌ها و زمین رخ خواهد داد، تحلیل شما از این تبیینی که اهل‌بیت(ع) به ویژه امیرالمؤمنین(ع) در این باره ارائه کردند، چیست؟

بعد از تمام سختی‌ها و دشواری‌هایی که در زمان غیبت و آخرالزمان برای بشریت به وقوع می‌پیوندد، در نهایت حجتِ خداوند ظهور کرده و با ظهور خود دوران جدیدی برای عالم و آدم به وجود خواهد آمد. بشریت سالیان متمادی منتظر رهایی از همۀ بدی‌ها و اجرای کامل قسط و عدل در زمین بوده است که با ظهور امام مهدی(عج) و حکومت او، این امور محقق خواهد شد. آنچه از مجموع آموزه‌های قرآن و اهل‌بیت(ع) می‌توان برداشت کرد، این است که گویا زمین بعد از ظهور به بهشت تبدیل خواهد شد، سرزمینی که با اشراق نور رب، بهترین جایگاه برای رشد بشر و تحقق انسانیت انسان خواهد بود. زمینی که تا حال مرده بود، دوباره زنده می‌شود و خود را تسلیم امام می‌کند، برکات از زمین و آسمان جاری می‌‌شود تا از همه جهت برای ارتقای بشر مورد استفاده قرار بگیرد.

امیرمؤمنان(ع) در این مورد می‌فرماید: «فَلَبِثْتُمْ بَعْدَهُ مَا شَاءَ اللَّهُ حَتَّى یُطْلِعَ اللَّهُ لَکُمْ مَنْ یَجْمَعُکُمْ وَ یَضُمُّ نَشْرَکُمْ»، پس از او تا وقتى که خدا بخواهد در دنیا درنگ مى‌‏کنید، سپس خداوند کسى را ظاهر مى‏‌کند که شما را جمع کرده و پراکندگى شما را به هم پیوند دهد. حضرت در این خطبه به مردم خبر می‌دهد که بعد از رسول گرامی اسلام(ص) برای مدتی که خدا بخواهد در دنیا زندگی خواهند کرد و بعد از این مدت، خداوند کسی را ظاهر می‌کند که مردم را جمع کرده و پراکندگی آنها را برطرف می‌کند. عموم شارحان نهج‌البلاغه منظورِ حضرت را، ظهور امام مهدی(عج) دانستند.[5] همانطور که در تأیید این مطلب امیرمؤمنان(ع) در ضمن دعایی در مورد امام مهدی(عج) می‌فرماید: «اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ بَعْثَهُ خُرُوجاً مِنَ الْغُمَّةِ وَ اجْمَعْ بِهِ شَمْلَ‏ الْأُمَّة»، خدایا! با برانگیختن او غم را از میان بردار و به واسطه او پراکندگى امت را جمع فرما.

 حضرت در ادامۀ کلام قبل، اهل‌بیت(ع) را به ستارگان آسمان تشبیه می‌کند که اگر یکی از آنها غروب کند، دیگری طلوع خواهد کرد که می‌توان گفت امام مهدی(عج) آخرین ستاره‌ای است که ظاهر خواهد شد: «أَلَا إِنَّ مَثَلَ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) کَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِ إِذَا خَوَى نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ فَکَأَنَّکُمْ قَدْ تَکَامَلَتْ مِنَ اللَّهِ فِیکُمُ الصَّنَائِعُ وَ أَرَاکُمْ مَا کُنْتُمْ تَأْمُلُونَ»، آگاه باشید که آل محمّد(ص) همانند ستارگان آسمانند که هرگاه ستاره‏‌اى از آنان غروب کند، ستاره دیگرى آشکار شود. گویى مشاهده مى‌‏کنم که نعمت‏‌هاى خدا نسبت به شما کامل شده و شما را به آنچه آرزو مى‏‌کردید رسانده است.

وقتی نعمات الهی از زمین و آسمان برای رشد انسان‌ها جاری می‌شود

 امیرمؤمنان(ع) در انتهای این بخش از کلام، موضوع مهمی را یادآور می‌شود که خداوند نعمات خود را بر شما تمام کرده و به آنچه آرزو دارید شما را رسانده ‌است که این موضوع می‌تواند به خاطر وجود اهل‌بیت(ع) باشد که برای تربیت و اصلاح امور، تمام تلاش خود را کرده و مانند ستاره درخشیدند و این حقیقت به طور کامل و در حد کمالِ خود، در زمان ظهور امام مهدی(عج) محقق خواهد شد. در آن زمان این نعمات کامل شده، از زمین و آسمان برای رشد و ارتقای ‌انسان قرار داده می‌شود، طوری که دنیا اینگونه تغییر را در خود هرگز ندیده است. باران که باعث سرسبزی و آبادانی زمین می‌شود به وفور جاری می‌شود و زمین از هیچ روییدنی و نباتی دریغ نخواهد کرد و مال و ثروت آنچنان زیاد خواهد شد که هر کس هر مقداری که بخواهد امام مهدی(عج) برای او مهیا می‌کند.

امام به گونه‌ای قسط و عدل را در زمین فراگیر می‌کند که دیگر نیازمندی باقی نخواهد ماند تا صدقه و زکات بر او تعلق گیرد. امیرمؤمنان(ع) در این‌باره می‌فرماید: «أَلَا وَ فِی غَدٍ وَ سَیَأْتِی غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ یَأْخُذُ الْوَالِی مِنْ غَیْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِیذَ کَبِدِهَا وَ تُلْقِی إِلَیْهِ سِلْماً مَقَالِیدَهَا فَیُرِیکُمْ کَیْفَ عَدْلُ السِّیرَةِ وَ یُحْیِی مَیِّتَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ» آگاه باشید که در فردا، فردایی خواهد آمد و ندانید با خود چه خواهد آورد، فرمانروایى که نه از این قوم است، کارگزاران را به سبب اعمال ناپسندشان باز خواست خواهد کرد و زمین براى او گنجینه‏‌هایش را چون پاره‌‏هاى جگرش بیرون ریزد و کلیدهاى خود را تسلیم او کند و او به شما نشان خواهد داد که عدل و دادگری در سیرت چگونه است و کتاب خدا و سنت او را که مرده است، زنده کند.

 امیرمؤمنان(ع) آینده را بعد از تمام دشواری‌ها، آینده‌ای روشن و امیدبخش تبیین کردند که در این فضا، سیرۀ امام مهدی(عج) را بازگو می‌کند. ایشان برای اجرای حق در برابر کارگزاران کوتاه نیامده و به سختی با کجی‌های آنها برخورد می‌کند. به خاطر وجود امام مهدی(عج) زمین گنجینه‌های خود را آشکار کرده و بار دیگر زنده شده و تسلیم امام می‌شود. امیرمؤمنان(ع) در قسمت آخر به نکته مهمی اشاره می‌کند که امام مهدی(عج) عدل و دادگری را در سیرت و روش نشان می‌دهد که در نتیجۀ آن، بشریت با سیره حقیقی و نیز عدل واقعی که تا قبل از آن زوایای بسیاری از آن مجهول بوده است، در همه مراتب و سطوح آشنا می‌شود و در ادامه آنچه از کتاب و سنت مرده است، دوباره زنده خواهد شد.

[1]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، ‏شرح نهج البلاغة، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، 1404هـ، ج9، ص46؛ بحرانى،کمال الدین میثم بن على بن میثم، شرح ‏نهج ‏البلاغة، بی‌جا، دفتر نشر الکتاب، 1362ش، ج3، ص171.

[2]. هاشمی خوئی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، تحقیق سید ابراهیم میانجی، تهران، مکتبة الاسلامیة، 1358ش، ج7، ص77.

[3]. شریف رضی، محمد بن حسین، پیشین، خطبۀ 93.

[4]. بحرانى،کمال الدین میثم بن على بن میثم، شرح ‏نهج ‏البلاغة، ترجمۀ قربانعلی محمدی مقدم و علی اصغر نوایی یحیی زاده، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، 1375ش، ج5، ص632 ـ 631.

[5]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، ‏پیشین، ج7، ص94؛ هاشمی خوئی، حبیب الله، پیشین، ج7، ص160؛ شوشتری، محمد تقی، بهج ‏الصباغة فی‏ شرح ‏نهج ‏البلاغة، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1376ش، ج3، ص449.

برچسب‌ها:

نظر شما