صاحب‌خبر - هندرسون دراین مقاله که در پایگاه اطلاع رسانی این اندیشکده آمریکایی منتشر شد با اشاره به سکوت رسانه های آمریکایی درباره سفر هفته گذشته 'محمد بن سلمان' جانشین ولیعهد عربستان، نوشت: با این حال پوشش گسترده این مساله از سوی رسانه های عربی، اتفاقی و تصادفی نیست. هدف سعودی ها از این سفر، ترمیم روابط با واشنگتن پس از سپری شدن دوره ریاست جمهوری 'باراک اوباما' و معرفی محمد بن سلمان به دولت جدید آمریکا بود، کسی که به نظر می رسد پادشاه آتی عربستان باشد. به گفته این کارشناس آمریکایی، ماموریت نخست سعودی ها یا همان ترمیم رابطه با آمریکا با موفقیت انجام شد اما، قضاوت درباره سرنوشت محمد بن سلمان هنوز زود است. با وجود 'محمد بن نایف' ولیعهد که از قرار معلوم از پیشی گرفتن محمد بن سلمان از خود اکراه دارد، شرایط برای محمد بن سلمان سخت و دشوار است. دولت ترامپ باید مساله دو گزینه رهبران آتی عربستان را حل و فصل کند و شاید- احتمالا باید- تصیم گیری درباره فرد مورد نظر خود را به عنوان مساله ای فوری در نظر بگیرد. دشمنی بین محمد بن سلمان و محمد بن نایف بخشی از تصورات غربی ها نیست. هفته گذشته فردی که ناشناس اما به امور عربستان به خوبی واقف است و از کاربری توئیتری @Mujtahidd (مجتهد) استفاده می کند، دوباره در توئیتر ظاهر شد و نوشت: این دو تلاش می کنند اختلافات خود را در انظارعمومی بروز ندهند اما هر کدام در آرزوی کسب موافقت خاندان آل سعود و آمریکا هستند. هندرسون خاطرنشان کرد: با وجود ترمیم ظاهری روابط عربستان و آمریکا، نماهنگ های ویدیویی در واشنگتن نشان دهنده خونسردی و بی تفاوتی ترامپ نسبت به محمد بن سلمان است. شاید رئیس جمهوری آمریکا به این خاطر خشمگین شده بود که محمد بن سلمان، جوان سعودی، احترام و ادب را به جا نیاورده بود. نویسنده درادامه این مقاله به تشریح اهمیت اختلافات سیاسی- نه اختلافات شخصی- بین عربستان وآمریکا پرداخت و نوشت: همه آنهایی که در تشکیلات حکومتی عربستان حضور دارند، درباره خطرات ناشی از ایران با دولت ترامپ اشتراک نظر دارند. با این حال، مواضع شان درباره جنگ یمن و چگونگی خلاصی عربستان از آن، متفاوت است. سعودی ها در جنگ با حوثی های تحت حمایت ایران پیشرفت خوبی داشتند و واشنگتن احتمالا از حمایت اولیه اش از این جنگ پشیمان است، حمایت از این جنگ در حکم امتیاز سیاسی برای ریاض به منظور رفع نگرانی های ریاض درباره توافقنامه هسته ای با ایران بود. اگر یمن همچنان به عنوان مانعی بر سر راه ارتباط آمریکا و عربستان عمل کند، به نظر می رسد دو کشور دلیل مشترکی برای روابط اقتصادی پیدا کنند. کاخ سفید اعلام کرده بود، همکاری گسترده اقتصادی می تواند یک میلیون شغل مستقیم و میلیون ها شغل غیرمستقیم در چهار سال آینده برای آمریکا و نیزعربستان ایجاد کند. ارزش بالقوه سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم در چهار سال آینده بیش از 200 میلیارد دلار خواهد بود. چنین قراردادها و سرمایه گذاری هایی شاید برای ترامپ نوید دهنده باشد اما طبق معمول، دستیابی به آن هزینه دارد. همانطور که وزیر نفت عربستان به روزنامه وال استریت ژورنال گفت: قانون عدالت در قبال حامیان تروریسم (جاستا) روابط آمریکا و عربستان را متشنج کرد و امکان سرمایه گذاری عربستان را در آمریکا به خطر انداخت. این قانون نتیجه حضور زیادی از سعودی ها در حملات 11 سپتامبر 2001 در خاک امریکاست و برای قربانیان تروریسم این امکان را فراهم می کند تا در دادگاه فدرال ازعربستان شکایت کنند. ترامپ از حامیان جدی این کار بود. سعودی ها خواستار لغو این قانون هستند اما با وجود لابی های چند میلیارد دلاری موفق به این کار نشدند. این پیچ و خم ها باعث چالشی تر شدن محاسبات هر یک از طرفین از نشست های واشنگتن می شود. دو طرف برای همکاری با یکدیگر توافق دارند اما یمن مشکلی بلافصل است که گفت وگوها درباره نحوه مقابله با تهدید بزرگتری مانند ایران، داعش، القاعده و سایر گروه های تروریستی را از مسیر منحرف می کند. علاوه بر این، اتفاق نظرعربستان و امارات عربی متحده به همراه اسرائیل در رابطه با ترس از ایران، همچنان مبهم است. عربستان، ایران را عامل جلوگیری از دستیابی به توافق حل و فصل مساله فلسطین می داند و طوری رفتار می کند که از هرگونه اشاره ای به اسرائیل پرهیز کند. http://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/view/the-power-struggle-for-the-throne-and-the-saudi-reset-with-trump خاورم**1088 ** 1064 مترجم:صفا فقیه انتهای پیام /* سياسي آمريكا عربستان ترميم رابطه ارتباط با سردبیر: newsroom@irna.ir تماس بی واسطه با مسئولین∎​