شناسهٔ خبر: 18583132 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: بولتن‌نیوز | لینک خبر

حداقل یک آیه در روز/ 5 فروردین 95/

برای نجات از آن نوزده زبانیه این ذکر را بگویید

بولتن نیوز

از پیامبر ص روایت شده است: کسی که می‌خواهد خداوند او را از نوزده زبانیه [ماموران نوزدهگانه جهنم] نجات دهد؛ «بسم الله الرحمن الرحیم» را [زیاد] بگوید؛ چرا که آن نوزده حرف است و خداوند با هر حرفی از آن سپری در برابر یکی از آنان قرار می‌دهد.

صاحب‌خبر -
و خداوند مانع به نتیجه رسیدن اعمال کافران شدگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 5 فروردین به آیه 18 سوره علق پرداخته شده و در آن آمده است:
 
سَنَدْعُ الزَّبانِيَةَ
سوره علق (96) آیه 18

ترجمه
ما هم به‌زودی «زبانیة» [مأموران جهنم، فرشتگان عذاب] را خواهیم خواند.
 
نکات ترجمه ای
«الزَّبانِيَةَ»
از ماده «زبن» می‌باشد که این ماده در اصل به معنای «دفع» کردن و راندن به کار می‌رود و «زبانیة» را از این جهت چنین خوانده‌اند که کسانی‌اند که جهنمیان را سوی جهنم می‌رانند (معجم المقاييس اللغة، ج‏3، ص46). برخی آن را معادل «شُرَط» (جمعِ «شُرطة»: پلیس، نیروی انتظامی) دانسته (قتاده، به نقل از لسان العرب، ج‏13، ص194) و برخی گفته‌اند به معنای اشخاص شدید و غلیظ است و منظور همان فرشتگانی است که خداوند متعال در وصفشان تعبیر «عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ ...» (تحریم/6) را به کار برده است (زجاج، به نقل از لسان العرب، ج‏13، ص194).
کلمه «زبانیة» اسم جمع است و درباره اینکه اینکه مفرد آن چیست؛ اختلاف نظر است؛ مفرد آن را «زِبْنيّ»، «زَبانيّ»، «زابن» و «زِبْنِيَة» گفته‌اند و برخی آن را اساساً از اسم‌جمع‌هایی که مفرد ندارد (مانند ابابیل) دانسته‌اند. (لسان العرب، ج‏13، ص194)
این ماده در قرآن کریم تنها در همین آیه به کار رفته است.
 
حدیث
1) دعای سوم صحیفه سجادیه، صلوات و درود بر فرشتگان الهی است که عملا به معرفی فرشتگان مختلف نیز پرداخته است. در فرازی از این دعا آمده است:
خدایا ! [صلوات فرست بر] ... و بر «زبانیه» همان کسانی که هنگامی که بدانها گفته شود «بگيريدش، پس به زنجيرش كشيد، سپس به دوزخش درآريد» (الحاقة/30-31) به سرعت اقدام کنند و مهلتش ندهند...
پس بر آنها درود فرست روزی که «هر کسی با سوق‌دهنده و شاهدی که همراهش است» (ق/21) می‌آید؛ و درودی فرست که کرامتی بر کرامت آنان و طهارتی بر طهارت آنان بیفزاید.
خدایا؛ و هنگامی که بر فرشتگان و فرستادگانت درود فرستادی و درود ما را بدانها رساندی، پس بر ما هم درودی بفرست به خاطر اینکه باب سخن نیکو درباره آنها را گشودی، که همانا تویی که بخشنده و بزرگواری!
الصحيفة السجادية، دعاء3

2) از پیامبر ص روایت شده است: کسی که می‌خواهد خداوند او را از نوزده زبانیه [ماموران نوزدهگانه جهنم] نجات دهد؛ «بسم الله الرحمن الرحیم» را [زیاد] بگوید؛ چرا که آن نوزده حرف است و خداوند با هر حرفی از آن سپری در برابر یکی از آنان قرار می‌دهد.
جامع الأخبار(للشعيري)، ص42
اینکه تعداد ماموران جهنم 19 نفر است، عبارت قرآن کریم است که:  «عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَر» (مدثر/30)

3) ابن‌ابی‌الحدید حکایت می‌کند که بین اصحاب پیامبر خدا ص بحثی درگرفته بود که کدامیک از حروف الفبا بیش از همه در کلمات به کار می‌رود و همه اتفاق نظر داشتند که حرف «الف» چنین است. حضرت علی ع که این سخنان را شنید، بدون درنگ خطبه‌ شیوایی مشتمل بر معارف توحید و نبوت و معاد ایراد کردند که مطلقا از حرف الف در آن استفاده نفرمودند. فرازی از این خطبه که در آن با اشاره‌ای به «زبانیه» (البته به صورت مفرد، که الف ندارد؛ یعنی «زبنیة») به وصف وضعیت جهنمیان می‌پردازند، چنین است:

نامه عملش آشکار شد و جرایمش برملا گشت، نگاهی به بدیِ عملش کرد؛ و بر آن شهادت داد چشمش با نگاهش، و دستش با در دست گرفتنش، و پایش با گامهایش، و اندام جنسی‌اش با لمسش، و پوستش با تماسش؛
پس گردنش به زنجیر کشیده شد و دستانش در غل فرو رفت، و هُل داده شد و تنها و بی‌یاور کشان‌کشان به جهنم وارد گشت، با مصیبت و شدتی جانکاه؛
در جهنم عذاب می‌شود و از آب جوشانش نوشانده می‌گردد، که گوشت صورتش [از حرارت این آب جوش] می‌ریزد و پوستش کنده می‌شود؛ و مامور عذاب (زبنیة) با گرزی از آهن بر او می‌زند و پوستش بعد از پوسیده شدن دوباره پوست جدید می‌اندازد، فریاد استغاثه سر می‌دهد اما نگهبانان جهنم از او روی برمی‌گردانند؛ و آه و فغان سر می‌دهد، اما دوره‌ای طولانی همراه با پشیمانی در آن باقی می‌ماند...

شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏19، ص140-143؛ مصباح الكفعمي، ص741-744

تدبر
1️⃣  اگر آن طغیانگر به انجمن خویش می‌بالد و اعوان و انصار خود را علیه دین خدا فرابخواند، خداوند هم فرشتگان عذاب را علیه او فراخواهد خواند.
ثمره سیاسی اجتماعی
جواب تهدید دشمن، نرمش و ابراز تمایل به مذاکره نیست؛ بلکه تهدید است، آن هم با قاطعیت بیشتر! به‌ویژه اگر توجه شود که این دشمنی که در اینجا تهدید کرده بود، ابوجهل بود، آن هم با چنان عِدّه و عُده‌ای؛ و پیامبر ص هم در اوایل بعثتش است، آن هم بی‌هیچ عده و عُده  و طبق برخی نقل‌ها، این تهدید ابوجهل و پاسخ آن، بعد از آن به وقوع پیوست که حضرت ابوطالب از دنیا رفت و پیامبر مهمترین پشتیبان ظاهری خود را از دست داد. (تفسير القمي، ج‏2، ص431)

2️⃣ از نظر برخی مفسران، با توجه به مفاد آیه فعلی، فعل امر در آیه قبل، امر تعجیزی (به عجر درآوردن) است و مقصود از این دو آیه این است: به این شخص بگو اعوان و انصارش را جمع کند که از دست ما نجاتش دهند و ما هم ماموران جهنم را فرامی‌خوانیم تا ببینیم با وجود آنها،  آیا هیچ یاوری می‌تواند کسی را یاری کند؟! (المیزان، ج20، ص327)

3️⃣ او «نادیِ» (هم‌نشینان، اهل مجلس) خود را بخواند، بزودی ما «زبانیه» (مامورانی که شخص را به جهنم وارد می‌کنند) را خواهیم خواند.
آیا احتمال ندارد این «زبانیه» برای او، همان «نادی»اش باشند؟
اگر این آیه را کنار دو آیه دیگر بگذاریم، شاید این احتمال بیشتر تقویت ‌شود:
(1) الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقين‏: دوستان صمیمی در آن روز دشمنان همدیگرند، به جز متقین. (زخرف/67)
(2) إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في‏ بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيرا: مال یتیم می‌خورند، آتش می‌خورند، «بزودی» در آتشی افروخته درآیند (نساء/10)
آیه اول، از این جهت که آن همنشینانی که وی فرامی‌خوانده، علی‌القاعده دوستان صمیمی‌ وی می‌باشند (که در آن روز دشمن می‌شوند، پس می‌توانند برای او نقش کسانی را ایفا کنند که با کمک کردن به او در معصیت، عملا وی را به سوی جهنم هل می‌دهند)؛ و آیه دوم، از این جهت که اقدام امروز و جزای فردا، با تعبیر نسبتاً یکسان و افزودن حرف «سـ» (بزودی) به کار رفت: «يَأْكُلُونَ ... يَأْكُلُونَ ... سَيَصْلَوْن»؛ «فَلْيَدْعُ ... سَنَدْعُ».

نظر شما