شناسهٔ خبر: 17558384 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

گزارش تسنیم از دیدار با خانواده شهدای همدان

از اشک‌های مادر تا اصرار برادر برای انجام سفارش شهید توسط جوانان

R41405/P1336/S6,75/CT6

دیدار با خانواده شهیدان بهروز(حسن) و عباس کیانیان با اشک‌های مادر شهیدان هنگام خاطره گویی همرزمان و توصیه برادر برای عمل به وصیت برادر شهید همراه بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، استان همدان حدود 8 هزار شهید گرانقدر و گلگون کفن را تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرده که از این تعداد 152 شهید دانشجو بوده‌اند و در این راستا برای نخستین بار کنگره شهدای دانشجو همدان 8 اسفندماه برگزار می‌شود.

رهبر معظم‌ انقلاب‌ اسلامی‌ نیز در پیامی‌ به‌ کنگره‌ شهدای‌ دانشجو از آنان‌ بعنوان‌ سرآمدان‌ ایمان‌ و ایثار آگاهانه‌ یاد و تأکید کردند: «امروز که‌ دشمنان‌ کمین‌ گرفته‌ نظام‌ اسلامی‌ درصدد از رونق‌ انداختن‌ جهاد و شهادت‌ می‌باشند، دانشجویان‌ عزیز و همه‌ جوانان‌ باید این‌ عامل‌ قدرت‌ ملی‌ و شاخص‌ ایمان‌ خالصانه‌ را از دست‌ ندهند و آنرا بزرگ‌ بشمارند.»

ایران اسلامی کشوری با اکثریت جمعیت جوان است که تاریخش با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بوده است که در این راستا نیز جوانان زیادی را تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.

واژه "شهید" و "دفاع" در فرهنگ ایرانی- اسلامی از تقدس بالایی برخوردار است به طوری که از جنگ 8 ساله‌ای که از سوی رژیم بعث بر مردم ما تحمیل شد با عنوان دوران دفاع مقدس نام برده می‌شود.

بر این اساس نسل جوان کشور و دانشجویان نیازمند منابع صحیح و دقیق برای آگاهی از دوران دفاع مقدس هستند و در صورتی که این اقدام توسط مسئولان فرهنگی کشور و دانشگاه‌ها انجام نگیرد اطلاعات از طریق منابع غیر رسمی و خارج از کشور به شکل دیگری به آنها می‌رسد که در این راستا کنگره شهدای دانشجو همدان برای الگوسازی مستقیم به دانشجویان همدان 8 اسفندماه برگزار می‌شود، که یکی از برنامه‌های این کنگره دیدار با خانواده‌های شهدای دانشجو است.

در این راستا با خانواده شهیدان بهروز(حسن) و عباس کیانیان از شهدای دانشجوی استان همدان دیدار و دلجویی کردیم که مشروح گزارش در ادامه آمده است:

از طرف مدیر روابط عمومی دانشگاه بوعلی سینا برای دیدار با خانواده‌ شهیدان کیانی دعوت شدم، آشنایی با خانواده دو برادر دانشجو و شهید و همچنین شهیدان این خانواده برایم بسیار جالب توجه بود، همراه با رئیس دانشگاه بوعلی سینا و معاونان وی وارد منزل شهیدان شدیم، صغری سماواتی مادر، مجید کیانیان برادر شهیدان و نوه خانواده در منزل حضور داشتند.

بعد از تعارفات و سخنان معمول ابتدای مراسم مشتاق شنیدن سخنان مادر شهیدان بودیم البته قبل از اینکه مادر لب به سخن بگوید دو همرزمان و دوستان شهدا به نقل خاطره پرداختند که خانم سماوات متأثر از شنیدن خاطرات فرزندان خود اشک ریخت.

*شهید عباس کیانیان بعد از شهادت برادر با حسرت از شهادت سخن می‌گفت

همرزم شهید عباس کیانیان بابیان خاطره‌ای از شهید اظهار داشت: بهروز را تنها یکبار به واسطه آشنایی با شهید حمید هاشمی زیارت کردم ولی با عباس همرزم بودم. در آن زمان تشکلی به نام نیروهای ذخیره تیپ انصارالحسین(ع) دربین بسیجیان همدان وجود داشت که دانش‌آموزان و یا دانشجویانی که به واسطه تحصیل نمی‌توانستند به طور متناوب در عملیات‌ها و جبهه حاضر شوند عضو این تیپ بودند.

حسن سجادی پور در ادامه گفت: در این تیپ حدود 20 الی 25 روز قبل از اینکه از انجام عملیات به بچه‌ها اطلاع داده می‌شد که قرار است عملیاتی انجام گیرد و این تیپ تأمین کننده نیروهای گردان 154 و 155 بودند.

عباس کیانیان شخصیتی دلاور بود و از روحیه لطیفی برخوردار بود و این از دلسوزی ایشان نمایانگر بود، ضمن اینکه در عین حال ایشان در عملیات‌ها شجاع و مقاوم بود.

وقتی شهید بهروز در زمستان سال 65 به مقام شهادت نائل آمد خبر دادند که پیکرهای مطهر حدود 15 الی 20 شهید دوران را به باغ بهشت همدان آوردند در آن زمان عباس مستقیما از جبهه با همان لباس‌های خاکی و و پوتین به آنجا رفت و خبر شهادت بهروز را شنید، من ضمن تأثر در گذشت برادر ایشان با استغاده از تعارفاتی که در آن زمان رایج بود به وی گفتم که این بار شهادت نوبت توست عباس که چهره نورانی هم داشت با حسرتی بیان کرد که " نه، بهروز و رفقایش برای انقلاب اسلامی زحمت زیادی کشیدند ولی ما کاری نکردیم"، و عباس نیز کمتر از یکسال بعد در عملیات بیت المقدس 2 به شهادت رسید.

*بهروز(حسن) نبض دانشگاه اصفهان شده بود

مدیر ستاد دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه بوعلی سینا نیز به عنوان دوست و همرزم شهید بهروز کیانیان اظهار داشت: بهروز انسان قوی در فکر و مطالعه بود و در دوران انقلاب نیز فعالیت‌های زیادی داشت و در عین حال با تواضع بود، در آن زمان استاندار وقت صالح نیز به ایشان علاقه زیادی داشت و اگر هفته‌ای او را نمی‌دید باید در تماس تلفنی با او همکلام می‌شد.

امیرحسین اقبالیان بیان کرد: وقتی در دانشگاه اصفهان قبول شد و به آنجا رفت، نبض دانشگاه اصفهان شده بود به گونه‌ای که شهید محمد عراقچی نیز وقتی به آنجا رفته بود و فعالیت بهروز را دیده بود می گفت وقتی به دانشگاه اصفهان رفتم بهروز مرا در آغوش گرفت و به خود بالیدم که یک همدانی سکان دار این دانشگاه است.

وی افزود: بعد از شهادت بهروز به خاطر دارم که هیئت راه شهیدان راه‌اندازی شده بود و در منزل شهیدی بودیم که پدر شهیدان نیز در آنجا حضور داشتند و در مجلس زمزمه شد تا علی آقا محمدی خبر شهادت عباس را به پدر شهیدان بدهد، که پدر از این زمزمه‌ها نگران حال عباس شد و از حال رفت.

در همین زمان اشک بر صورت مادر شهیدان متأثر از سخنان همرزمان فرزندانش جاری شد و در ادامه از سخن سر باز زد تا اینکه مجید برادر شهیدان صحبت کند.

*نسل فعلی کمتر از نسل انقلاب نیستند/بهروز بر کسب علم و معارف توسط جوانان انقلابی بسیار تأکید داشت

برادر شهیدان کیانیان نیز در این دیدار به ذکر فضائل برادران شهیدش پرداخت و گفت: بهروز در کنار خصوصیات مهمی که داشت همواره در جلسات خصوصی و مصاحبه‌ها به کسب علوم مختلف و معارف دینی تأکید می‌کردند و می‌گفتند در این زمینه همیشه قدرت خود را بالا ببرید چرا که آینده انقلاب در گرو این موضوع است.

مجید کیانیان تصریح کرد: این شهید با ژرف‌نگری خود یکی از آفات آینده انقلاب را به خوبی تشخیص می‌دادند که جوانان بسجی خالی از علم نباشند و حتما به کسب علم بپردازند.

وی افزود: ایشان همواره تأکید می‌کردند که جوانان انقلابی باید از منظر معارف دینی غنی باشند چرا که برای دشمنان انقلاب و آمریکا چنین جوانان بسیجی بسیار اهمیت دارند.

مجید کیانیان با بیان اینکه جوانان نسل فعلی کمتر از جوانان نسل اول و دوم انقلاب نیستند، بیان کرد: در مراسم تشییع پیکر آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی حضور پرشور جوانان گواه این مدعاست.

*بهروز به قولش عمل کرد و برگشت ولی نه با پاهای خودش

مادر شهیدان بهروز و عباس کیانیان نیز در ادامه به ذکر خاطراتی از فرزندان شهیدش پرداخت و اظهار داشت: بهروز، جوانی با معرفت و مهربان بود، همواره با برادر‌هایش صحبت می‌کرد و از آنها می‌خواست در انتخاب دوستانشان حساسیت داشته باشند و از رفقای ناباب دوری کنند. حتی اگر کسی به او بدی می‌کرد با او مهربانانه برخورد می‌کرد.

صغری سماواتی تصریح کرد: بهروز در آخرین سفرش به جبهه به من گفت 10 اسفند برمی‌گردم آن زمان در همدان بمباران بود و ما به روستا رفته بودیم و با توجه به اینکه در این مدت دشمن آتش‌بس داده بود، از من خواست که به منزلمان در داخل شهر بروم و برای فرارسیدن نوروز آماده شوم.

در این زمان بهروز به همراه عباس به تمامی فامیل سرکشی کرده و از آنها حلالیت طلبیده بود، در هنگام خداحافظی با بهروز به او گفتم به خدا و حضرت ابوالفضل(ع) می‌سپارمت، بهروز رو به من کرد و گفت مادر مرا به شخص خوبی سپردی.

بعد از خداحافظی اش به عباس گفته بود که من دیگر بر نمی‌گردم و شهید می‌شوم تو باید مراقب پدر و مادر و برادرهایمان باشی.

مادر شهیدان کیانیان در حالی‌که اشک در چشمانش حلقه زده بود و به سختی صدایش از عمق گلویش به گوش می‌رسید، گفت: قرار بهروز درست بود، دقیقا 10 اسفند آمد اما با پاهای خودش نیامد.

خانم سماواتیان به خاطره ای از فرزند دوم شهیدش عباس کیانیان نیز اشاره کرد و اظهار داشت: 2-3 روز از رفتن به دانشگاه سپری می‌شد که به منزل آمد و گفت می‌خواهد به جبهه برود، من گریه‌کنان به او گفتم پس از بهروز طاقت دوری از تو را ندارم.

وی افزود: در مقابل عباس ایستادم و به او گفتم که از رفتنش به جبهه راضی نیستم اما به هر شیوه‌ای که بود، پدرش را راضی کرد و همسرم رضایت مرا جلب کرد و عباس به جبهه رفت.

این مادر شهید عنوان کرد: پس از چند مورد عملیاتی که گردان عباس و همرزمانش انجام داده بودند در حالی‌که برای بازگشت مهیا می‌شدند، عباس برای آوردن وسایل به بیرون از سنگر می‌رود و این در حالی بوده که به همرزمانش می‌گوید چهلمین روز درگذشت من با سالگرد برادرم مصادف می‌شود.

سماواتیان با اندوهی فراوان که گویی هنوز داغ فرزندش تازه است، گفت: پس از خروج عباس از سنگر هنوز ده قدم دور نشده بود که عباس با اصابت گلوله‌ای در جا شهید می‌شود.

*«شرح حالی از شهید بهروز(حسن) و عباس کیانیان»

 

شهید حسن ( بهروز ) کیانیان در فروردین سال 1341 در شهر همدان چشم به جهان گشود، پس از طی مراحل تحصیل ابتدایی و راهنمایی به دبیرستان ابن سینا راه یافت. ورود وی به کلاس دوم ریاضی مقران با اوج تظاهرات برای برپایی انقلاب اسلامی مردم ایران بود که حسن علاوه بر اعلام مکرر نظرات خویش در رابطه با انقلاب و رهبری معظم آن، در صحنه‌های تظاهرات و راهپیمایی‌ها حضوری چشمگیر داشت تا این که به یاری خداوند، اسلام بر سرزمین ایران حاکمیت یافت.

در دی ماه 1360 به خدمت سربازی رفت و پس از طی دوره آموزشی در بیرجند به شهرستان مراغه اعزام و در عقیدتی سیاسی پادگان شروع به فعالیت کرد. در پاییز سال 1361 بعلت نیاز به حضور موثر ایشان در صحنه انقلاب در شهر همدان، به تیپ 3 زرهی همدان منتقل شد و ضمن کمک در اداره امور استان، موفق به شرکت در میدان های جنگ گردید.

وی خود را برای شرکت در کنکور سال 63 که بعلت نزدیکی دوره دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی فرستادن نماینده ای متعهد و لایق به مجلس را مهمتر دانست و شرکت در دانشگاه را به سال بعد موکول کرد . پس از موفقیت در زمینه انتخابات ، در سمت مسئول دفتر معاونت و وزارت اطلاعات تهران مشغول به خدمت شد. در سال 1364 پس از شرکت در کنکور در رشته ریاضی دانشگاه اصفهان پذیرفته شد . حدود دو ماه پس از ورود به دانشگاه به همراه جمعی از دیگر دانشجویان در کاروان راهیان کربلا اعزامی از دانشگاه اصفهان حضور یافت و به آرزویش که حضور در جبهه بود دست یافت.

بعنوان آر- پی - جی - زن در گردان امام رضا"ع" از لشگر امام حسین "ع" مشغول به خدمت شد, بازگشت مجددش از مرخصی به جبهه ، مقارن با شروع عملیات پیروزمندانه والفجر هشت بود که گردان عازم منطقه عملیاتی محمور فاو – البحار شد و در ان عملیات مجروح شد.

در همین زمان خبر شهادت بهترین دوستش، شهید حسن ترک را دریافت کرد که اثرات عمیقی در روح خدائی وی گذاشت چناچه می‌گفت:

" از انقلاب – تولد دوم – به این طرف دو غم برای من هیچ وقت فراموش شدنی نیست. یکی فقدان شهید بهشتی و دیگر شهادت حسن ترک . "

و بدین ترتیب با حسن ترک میثاق دیدار بست و قول ادامه راه و برداشتن سلاحش را داد و از این زمان بود که گفت:

" از این به بعد مرا حسن بنامید و نه بهروز "

بعد از بازگشت به دانشگاه و زمانی که گردان امام حسن «ع» وارد عملیات کربلای 5 شد و در همان شب یعنی در تاریخ هشتم اسفند 1366 ، در آخرین مراحل عملیات کربلای 5، در منطقه شلمچه، حسن در اثر اصابت ترکش به سینه و پا به مقام رفیع شهادت نائل گشت.

شهید عباس کیانیان به عنوان دومین فرزند خانواده در 25 اردیبهشت 1346 به دنیا آمد، عباس سال 64 از دبیرستان فارغ التحصیل و ضمن شرکت در کنکور در رشتۀ مهندسی آب دانشگاه تبریز قبول ش ، در فروردین ماه سال 65 با پیام امام خمینی " ره " که جوانان را به پر کردن جبهه‌ها فراخواند لبیک جانانه گفت و راهی مناطق عملیاتی والفجر8گردید .

عباس بعنوان آرپی جی زن گردان حضرت علی اکبر " ع " از لشگر انصارالحسین " ع " حضور داشت که زخم ناشی از اصابت ترکش نارنجک بصورت، دست و پاهایش او را مجددا" به دانشگاه باز گرداند، این بار در عملیات جزیره مجنون حضور یافت، در شب میلاد حضرت رسول اکرم " ص" در آبان ماه 66 به اصرار خانواده ازدواج کرد ولی ازدواج او مانع از حضورش در جبهه نشد ، در تاریخ بیست و هفتم دی ماه 1366 در دومین روز عملیات بیت المقدس 2 در اثر اصابت ترکش به سر و گردن و سینه به مقام رفیع شهادت نائل آمد.

* فرازی از وصیت‌نامه شهید بهروز کیانیان:

پدر و مادر عزیزم، جانم به فدایتان محبت خدایی اعضای خانواده به ویژه شما والدین از جان عزیزترم در وجودم موج می‌زند، اطاعت و محبت شما را در لوای محبت و اطاعات پروردگار عالم واجب می‌دانستم و تلاش فراوان کردم تا ارزش وجود، زحمات، ازخودگذشتگی و مراقبت‌هایتان را بفهمم بالاخره این معنا را درک کردم که پدر و مادر دو موجود و نعمت الهی‌اند که نمی‌توان با چشم دنیا بین به قدر و ارزش الهی آنها پی برد، چه رسد به آن که بتوان زحماتشان را جبران کرد، هیهات، شکرگزار از زحمات و تربیتتان هستم. امیدوارم که فرزند قاصرتان را عفو کنید. نه تنها باری از دوش پرتوانتان بر نداشتم بلکه حتی دیدن و نشستن معمولی با شما نیز برای من مقدور نبوده و همیشه از این مطلب تأسف خورده‌ام.

شهید عباس کیانیان هم در سال 1346 متولد شده بود و دانشجوی رشته مهندسی عمران در دانشگاه تبریز بود که در 26 دی‌ماه سال 1366 در مائوت عراق در عملیات بیت‌المقدس 2 به شهادت رسید.

*فرازی از وصیت‌نامه شهید عباس کیانیان:

خداوندا! رضای تو را جویانم و هرگونه که خواهی خواهم خواست. حال اگر پایم قطع شود، دستم قطع شود، نخاعم قطع شود، فقط پیکری غرقه به خون را خواهانم، آن طور خون از من برود که گناه کرده‌ام. البته می‌دانم این قدر خون در بدنم نیست اما دوست دارم تمام اعضا و جوارح گنهکارم شست‌وشو یابد و پاک پیش تو آیم. آمین یا رب‌العالمین.

لازم به ذکر است که شهید عباس کیانیان وصیت‌نامه جداگانه ای ننوشته و فقط قبل از شهادت در یادداشتی می‌نویسد: وصیت‌نامه من همان وصیت‌نامه برادر شهیدم که جانم به فدایش باد و خدا وصلم را به او نزدیک گرداند، است و هر وقت خواستید آن را تکثیر کنید اسم هردوی ما را روی آن بنویسید.

*گزارش از مریم رحیمیان انور

انتهای پیام/

نظر شما