شناسهٔ خبر: 17492202 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تراز | لینک خبر

نزدیکی روسیه و آمریکا به‌نفع یا به ضررایران

تراز: در بررسی‌های تحلیلی اصرار بر کلیشه‌های تحلیلی به‌شدت تحلیل ما را آسیب‌پذیر می‌کند. مثلا این باور که هر نوع نزدیک شدن روسیه به آمریکا به زیان ایران بوده، یک باور کلی و غیرقابل اتکاست؛ چراکه نزدیک شدن آمریکا به روسیه یا عکس آن روسیه به آمریکا، در وضعیت‌های تحلیلی مختلف می‌تواند به زیان منافع ملی ایران باشد و می‌تواند بالعکس در راستای منافع ملی ایران قرار گیرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش تراز ، در بررسی‌های تحلیلی اصرار بر کلیشه‌های تحلیلی به‌شدت تحلیل ما را آسیب‌پذیر می‌کند. مثلا این باور که هر نوع نزدیک شدن روسیه به آمریکا به زیان ایران بوده، یک باور کلی و غیرقابل اتکاست؛ چراکه نزدیک شدن آمریکا به روسیه یا عکس آن روسیه به آمریکا، در وضعیت‌های تحلیلی مختلف می‌تواند به زیان منافع ملی ایران باشد و می‌تواند بالعکس در راستای منافع ملی ایران قرار گیرد.

 
این بستگی به شرایط زمانی و تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی دارد. برای مثال اگر آمریکا در بحث سوریه به دیدگاه روسیه نزدیک شود و دست از برکناری اسد حداقل در یک دوره کوتاه‌مدت یک‌ساله تا دو ساله بردارد و با روسیه برای ضدیت با داعش همکاری کند، کجای این همکاری به زیان ایران خواهد بود. البته من می‌پذیرم که این فرض در عالم واقع به سختی تحقق می‌یابد .باور ما تا کنون این بوده که از تعارض روسیه با آمریکا می‌توانیم در راستای منافع خودمان بهره‌برداری کنیم؛ بنابراین اگر آمریکا به روسیه نزدیک شود، دیگر این امکان از ما گرفته می‌شود. در صورتی که می‌توان بنیاد همکاری‌های جدید را با روسیه به گونه‌ای تنظیم کرد که اصولا روسیه نتواند و نخواهد که از مناسبات خودش با ایران به خاطر نزدیک شدن به آمریکا صرف‌نظر کند.
 
در بحث تعامل با طرف آمریکایی هم به همین صورت، اصولا آمریکا دشمن ایران است، اما نحوه تعامل و چالش با این دشمن بدسگال نباید به گونه‌ای تنظیم شود که متکی به روس‌ها باشد، کارهای بسیار دیگری هم می‌شود انجام داد. بنابراین امر مطلقی در تحلیل نزدیک شدن روسیه به آمریکا و تاثیر آن بر منافع ملی ما وجود ندارد. متناسب با شرایط منطقه، معادلات بین‌المللی بین مسکو و واشنگتن و نیز نحوه عملکرد ایران که یک متغیر مستقل است بسیار تعیین‌کننده خواهد بود. اما خبر مهم این است که آمریکا هزاران تانک را به بندر هامبورگ آلمان اعزام کرده تا از طریق این بندر به‌تدریج این تانک‌ها در شرق اروپا؛ در لهستان، مجارستان، رومانی و چک مستقر شوند، این درواقع یک نوع صف‌آرایی جدید ناتو در برابر روسیه است.
 
اقدامی که نقض صریح پیمان پاریس است که در سال ۱۹۹۰ منعقد شد. موضوع این پیمان مهم بعد از فروپاشی دیوار برلین در ١٩٨٩ کاهش قابل توجه سلاح‌های متعارف از جمله تانک، توپ و غیره بود. همین موضوع مهم نشان می‌دهد با وجود آنکه ترامپ قصد دارد مناسبات سرد واشنگتن و مسکو را گرم کند، اما روند شروع جنگ سرد جدید در قالب سخت و نرم آن متوقف نشده است. از طرفی روسیه موشک‌های اس ٤٠٠ را در ناحیه راهبردی کالینگراد بین لهستان و لیتوانی مستقر کرده است. پیش‌تر هم موشک‌های تهاجمی اسکندر را در پاسخ به طرح تهاجمی آمریکا موسوم به سپر دفاع موشکی مستقر کرده بود.
 
حال آمریکایی‌ها بعد از ضمیمه کردن کریمه به خاک روسیه و تحولات شرق اوکراین به این جمعبندی رسیده‌اند که لازم است با تقویت نیروهای خود در خاک متحدان ناتو در شرق اروپا به دولت‌های لهستان، مجارستان، رومانی و چک اطمینان بدهند که در برابر تهدید روسیه از آنها حمایت می‌شود. در مقابل روسیه هم از لحاظ قدرت نرم و هم به جهت قدرت سخت در برابر یک‌جانبه‌گرایی آمریکا خود را مجهز کرده است. اکنون باید دید ترامپ تا چه میزان می‌تواند با نگاه عملگرایی تاجرمسلک وضعیت بغرنج کنونی را بهبود ببخشد.


 

 
 
 

نظر شما