شناسهٔ خبر: 17491138 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

همچون نان شب

هفته پیش، از کمبود خلاقیت در کارهای نمایشی گفتیم و چه‌بسا از نبوداحتمالی آن که آسیب‌های نامطلوبی در پی خواهد داشت، اما قرار شد از نیاز رسانه به خلاقیت در این موضوع گفته شود. این نیاز را می‌توان به دو دسته نیازهای راهبردی و راهکار تقسیم کرد.

صاحب‌خبر -

در مدت سی و چند سالی که ضرورت تاثیرگذاری رسانه به شکلی حیرت‌آور و روزافزون به چشم آمده و رقابت‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی بسان اهرمی پرقدرت بر توقعات و ظرفیت‌های رسانه فشار آورده است، می‌توانیم ادعا کنیم، خلاقیت همپای سایر مقولات کمی و کیفی رشد چندانی نداشته و همواره موثرترین آثار نمایشی می‌باید از میان خاطراتمان جست‌وجو شوند. از لحاظ راهبردی، مجموعه‌ای از مطالبات در رسانه وجود دارد و دریغ که از آن میان، حفظ مخاطب و جلوگیری از ریزش آن، اولویت دائم بوده و بقیه در صف انتظار باقی مانده‌اند. فهرست بلندی از نیازها که با ظرفیت‌ها و تقاضاهای انقلاب به وجود آمده‌اند در زمینه‌های فرهنگ انقلاب، دفاع مقدس، آموزش نسل سوم و تاثیرگذاری جهانی، مدیران و هنرمندان را فرا می‌خواند، بی‌آن‌که پاسخ شایسته‌ای دریافت کرده باشند. در بسیاری از این موضوعات، ما حتی قدم‌های اولیه را برنداشته‌ایم که چه‌بسا لختی و سستی فراموشی را به دنبال داشته است. از نیازهای راهبردی که بگذریم، همچنان دست خالی خود را در تقابل با رویدادها و تحولات فرهنگی کشور شاهد هستیم. کشور ما با وجود امنیت قابل تحسین خود به صورت پیوسته با چالش‌های بیرونی و درونی روبه‌روست؛ از این انتخابات به آن یکی، از این رسانه جدید به آن رسانه تازه‌تر، دورماندگی از مرکز که آفت بزرگ جغرافیای فرهنگی کشور ماست و حتی رخدادهای پیش‌پاافتاده‌ای که در شیوه‌های ارتباطی تازه به بحرانی ملی بدل می‌شوند یا دست‌کم چنین ظرفیتی دارند. چاره این مشکلات، کم کردن صداهای محیطی یا تنگ‌تر کردن قاب تصاویر ما نیست. چاره ما تنها و تنها به‌کارگیری خلاقیت در این مواجهات و تعارضات است، ولی خلاقیت این اکسیر بی‌بدیل رسانه را چگونه می‌توان به دست آورد، در اختیار داشت، استفاده کرد و درنهایت مانند ابزاری در جعبه مدیریت حفظ کرد؟ چنین دستاوردی در وهله اول نیاز به تصورات ذهنی شریف و فرهیخته دارد؛ تصوراتی اخلاقی که از سویدای جان مدیران و هنرمندان سرچشمه گیرد؛ تصوراتی که برای هر کلمه‌اش باید هزار کتاب خوانده و برای هر تصویرش، از عالی‌ترین صورت‌بندی اذهان بشری استفاده شود. تصوری که از خودمان داریم: تصوری جاه‌طلبانه و اعتلاطلب از مجد و عظمت کشور در ساحت فرهنگ. در صورت تشکیل چنین تصورات فاخری و هماهنگ با آن باید اراده تحقق قامت وجود بگیرد؛‌ اراده‌ای معطوف به سلطه و راهبری که جوهره رسانه است. بدیهی است، امروز تعریف سلطه و مدیریت مسیری یکطرفه نیست و تعین واقعی این مفاهیم در ارتباط ارگانیک و موحدانه رسانه و مخاطب ممکن است که در نوبت بعدی به چگونگی این ارتباط حیاتی خواهیم پرداخت تا ببینیم از ریشه‌های گسترده رسانه در جان مخاطبان ـ که اینک بیشتر خشک مانده‌اند ـ چگونه می‌توان تن نحیف آثار نمایشی را به آب حیات خلاقیت سیراب کرد.

مهدی سجاده‌چی

فیلم‌نامه نویس

نظر شما