شناسهٔ خبر: 17490612 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

فعالان اقتصادي در انتظار «‌پي در پي» به سر مي‌برند

لالايي براي اقتصاد

صاحب‌خبر -

شرق: «انتظار»؛ «انتظار» و باز هم «انتظار». اين شرايط امروز اقتصاد ايران است. همه بازيگران اقتصاد، آماده، گوش‌به‌زنگ و نگران. نه مي‌خرند و نه مي‌فروشند. گويي همه نگاه‌ها به كابينه ترامپ و اظهارنظرهايشان دوخته شده است. گذشته از دولت جديد ايالات متحده آمريكا، ايران خود تا كمتر از شش ماه ديگر، انتخابات رياست‌جمهوري خواهد داشت. مردم در اين فضا نمي‌دانند، سرمايه‌گذاري كنند يا نه؟ دارايي‌هايشان را بفروشند يا نه؟ كدام فعاليت را انتخاب كنند و چه تصميمي بگيرند تا بهترين نتيجه را بگيرند؟ در سه، چهار سال گذشته اقتصاد ايران همواره با موضوع انتظار دست‌‌وپنجه نرم كرده است؛ چراكه مردم همواره در انتظار رخدادهاي سياسي بوده‌اند تا بازتابش را بر فعاليت‌هاي اقتصادی ببينند. مذاكرات هسته‌اي و انتظار مردم براي رسيدن به توافق نمونه‌اي از انتظار مثبت مردم براي تصميم‌گيري‌هاي اقتصادي است. انتخاب ترامپ و سياست‌هايي كه در قبال ايران اتخاذ خواهد كرد هم نمونه‌اي منفي از انتظار اقتصادي است. در يادداشت‌هاي پيش‌رو به اين پرسش‌ها پاسخ داده شده است كه فضاي انتظار چه اثري بر اقتصاد ايران خواهد گذاشت؟ چه بخشي را با چالش بيشتري مواجه مي‌كند و چه رخ خواهد داد؟

-------------------------

اثر انتظار بر همه شاخص‌هاي كلان اقتصاد

 

 علی دینی‌ترکمانی*

اقتصاد امروز درگیر «انتظار» است، «انتظار اقتصادی»، جریانی است که درست نقطه مقابل «جریان پول‌سوزان» است؛ در پدیده انتظار، همه فعالان اقتصادی، برای گام بعدی‌شان منتظر و مردد هستند، این موقعیت اکنون در حال تجربه‌شدن است. در جریان پول داغ اما همه فعالان به‌سرعت نقدینگی‌ موجودشان را به بهترین کالایی تبدیل می‌کنند که برای‌شان صرفه اقتصادی داشته باشد، موقعیتی که در سال‌های 1391 و 1392 برای جامعه ایران رخ داده بود. آنجا فضا کمی شفاف‌تر و آینده روشن‌تر بود، چراکه به‌هرحال ایران درگیر تحریم بود و همه این را می‌دانستند. سرمایه‌گذاری بر دلار هر لحظه بالاتر می‌رفت و قیمت را بالا می‌کشید، آن زمان حتی افراد کم‌ریسک هم بر دلار سرمایه‌گذاری می‌کردند و همین هم باعث می‌شد بازار متشنج‌تر شود. اکنون گویا فضا به‌شکلی است که همه بازیگران اقتصادی در انتظار همان روزها هستند، درواقع اکنون پرسش همه این است که آیا تیم رئیس‌جمهوری ایالات متحده، برجام را بازبینی می‌کند یا خیر؟ در حدود چهار ماه گذشته، فضای اقتصاد ایران تنش‌زا شده و به نظر می‌رسد این تنش کمابیش ادامه داشته باشد، کما اینکه همین دیروز (چهارشنبه) سخنگوی وزارت خارجه ترامپ گفته دولت اوباما از سوی دولت خودش قول مساعد به ‌ایران داده است و این قول او شامل دولت‌های پس از اوباما نمی‌شود. همین اظهارنظر و گمانه لغو برجام می‌تواند تنش را به بازار ارز ایران بازگرداند، هرچند در سوی مقابل وزیر دفاع و رئیس CIA گفته‌اند به تعهدات دولت پیشین پایبند هستند.  در چنین فضایی، احتمالا مهم‌ترین نگرانی و پرسش فعالان اقتصادی، بنگاه‌داران، سرمایه‌داران، خریداران، فروشندگان و... این است که کدام بخش‌ها بیشترین آسیب را خواهند ديد و کدام بخش‌های اقتصاد در امان می‌مانند؟ خب؛ باید گفت بیشترین اثر این انتظار خودش را در بازار ارز و دارایی‌های نقدشونده. نقدشوندگی یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های تصمیم‌گیری در اقتصاد و سرمایه‌گذاری است که در مفهومی ساده به سهل‌بودن مبادله - چه خرید و چه فروش- یک دارایی گفته می‌شود. اکنون هم با این انتظار همه فعالان اقتصادی، چه با دانش و چه از روی تجربه می‌دانند بهترین کالای نقدشونده در اقتصاد ایران، ارز یا در واقع همان دلار است؛ درنتيجه این موضوع بازار ارز را در انتظار نگه داشته است. چه خریداران و چه فروشنده‌ها، از سرمایه‌گذاری در حوزه‌هایی مانند مسکن، بنگاه‌های تولیدی و هر فعالیت دیگری که نقدپذیری لازم را ندارد، مي‌گريزند و در عوض منتظر یک علامت منفی یا مثبت از سوی کابینه ترامپ هستند که دلارهایشان را بفروشند، نگه ‌دارند یا دلار بخرند.  همین انتظار، این خطر را برای بازار ارز ایران ایجاد می‌کند که اتفاقی مشابه سال‌های 1390 و 1391 رخ دهد. نتیجه چنین انتظاری گذشته از آشوب در بازار ارز، روشن است؛ اثر منفی بر همه شاخص‌های کلان اقتصاد ایران؛ از فشار بر تورم تا تعمیق رکود و... . 

پایان این انتظار به کابینه و سیاست‌های ترامپ بستگی دارد، ممکن است او بخواهد با ایران به مصالحه برسد که خب، تکلیف روشن است. ممکن است رفتارها و سیاست‌های رادیکالی از خود نشان دهد که با آن روش باز هم تکلیف روشن است؛ اما گزینه سومی هم وجود دارد؛ محتمل‌ترین اتفاق، مصالحه همراه سیاست هویج و چماق است؛ در این شرایط بهترین شانس ایران این است که بتواند خود را از اولویت‌های دولت ترامپ خارج کند تا حاشیه اقتصادی امن‌تری داشته باشد؛ با این روش درجه التهاب بازارهای ایران کم خواهد شد. 
*عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی

 

 

 

بازار شبيه آتش زير خاكستر

 وحيد شقاقي‌شهري*

 

 

 


«انتظار»، در ادبيات اقتصادي ايران موضوع جديدي نيست. اقتصاد ايران سال‌هاست كه با اين موضوع دست‌وپنجه نرم مي‌كند و اين ربطي به دولت يازدهم يا حتي انتخاب ترامپ ندارد. اكنون بازار، سرمايه‌گذار و مصرف‌كننده همه منتظر مانده‌اند؛ اين انتظار زماني براي انتخابات ايران است، گاهي براي رخ‌دادن توافق ايران با قدرت‌هاي جهاني، زماني براي انتخابات آمريكا و زماني ديگر براي انتخاب اعضاي كابينه آمريكا. به‌گمان من انتظار يكي از بدترين موقعيت‌ها براي يك سيستم اقتصادي است. موقعيتي كه ايران سال‌هاست با آن دست‌وپنجه نرم مي‌كند.
اكنون هم يكي از همين موقعيت‌هاي انتظاري براي ايران رخ داده است؛ انتظار همه بخش‌هاي اقتصادي براي روشن‌شدن سياست‌هاي ترامپ و كابينه‌اش در قبال ايران. اين انتظار در گام نخست اثرش را بر بازار ارز ايران نشان داد. روشن است كه بيش از همه ارزها، دلار در معرض تنش قرار گرفت؛ ارزي كه بسيار آسان نقد مي‌شود و سرمايه‌گذاران كوچك و درشت تمايل بسياري به آن دارند. نااطميناني از بهاي آتي دلار، بازار را آشفته‌تر كرد و در نهايت بانك مركزي ناچار به مداخله در اين بازار شد. حالا بازار اين ارز آمريكايي كمي آرام شده است؛ اما همه بازيگران اقتصادي، همچنان منتظر و به‌اصطلاح در كمين هستند؛ همه در حالت آماده‌باش براي تصميمي جديد. ممكن است در اين شرايط اين پرسش پيش‌ آيد كه اين انتظار كدام بخش اقتصاد ايران را بيش از ديگر بخش‌ها، تحت تاثير قرار مي‌دهد؟ خب، روشن است كه همه بخش‌ها. دقت كنيد هر نوع سرمايه‌گذاري، خريد، فروش و هر تصميم جديد براي همه بازيگران اقتصادي در انتظار سياست‌هاي دولت جديد ايالات متحده آمريكاست.
اكنون ترامپ در حال چينش كابينه‌اي است كه به نظر مي‌رسد كار را براي ايران و برجام، سخت‌تر خواهد كرد. نااطميناني از آينده، ارزش دلار را نه‌تنها در بازار ايران كه در بازارهاي جهاني نيز نوساني كرده است؛ البته در ايران به دليل معايب ساختاري اقتصاد، اين نوسان بيشتر احساس مي‌شود. در واقع اين روزها بازار دلار ساكن نشده است. اين بازار شبيه آتش زير خاكستر است؛ هر مصاحبه، هر تصميم يا سخنراني جديد از سوي تيم آمريكايي، مي‌تواند بازار را تكان دهد. دقت كنيد بازار ارز، بازاري است كه روابط داخل و خارج كشور را نمايش مي‌دهد. اكنون در ايران اعتماد به آينده بسيار پايين است و اين انتظار به‌نوعي انتظار منفي است. در انتظار منفي درجه نقدشوندگي بسيار مهم است. درست به همين دليل است كه دلار، يكي از مهم‌ترين بازارهاي اثرپذير از اين وضعيت انتظاري است؛ چراكه درجه نقدشوندگي اين ارز بسيار بالاست.
گذشته از اينها در اين وضعيتِ انتظاري دو اتفاق مهم ديگر براي اقتصاد ايران رخ مي‌دهد؛ يكي آنكه بانك‌ها و مؤسسات اقتصادي بزرگ خارجي (چه اروپايي و چه ديگر مراكز بزرگ اقتصادي جهان) براي احياي ارتباط با ايران دچار ترديد و ترس مي‌شوند. اگر كابينه ترامپ سياست ضدايراني در پيش بگيرد، اين مراكز بزرگ اقتصادي دور رابطه با ايران را خط مي‌كشند و عطاي بازار ايران را به لقايش مي‌بخشند. نكته دوم هم اين است كه سرمايه‌گذاران داخلي از سرمايه‌گذاري در بخش‌هاي توليدي نگران و البته گريزان مي‌شوند. اين موضوع به ضرر اقتصاد ماست؛ چراكه هم‌اكنون هم در حال تجربه ركود عميق بنگاه‌ها هستيم. اين دو عامل در مجموع مي‌تواند چشم‌انداز خروج از ركود را براي اقتصاد كشور تيره‌و‌تار كند.
*مشاور اقتصادی و ‌برنامه‌ریزی وزیر دادگستری

 

نظر شما