شناسهٔ خبر: 17480329 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: برنا | لینک خبر

کهن سرزمین لرستان؛ قلمرو زندگی پلنگ ایرانی

استان لرستان با دارا بودن 25 درصد از تنوع زیستی کشور یکی از غنی ترین استانهای کشور از لحاظ وجود حیات وحش می باشد.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری برنا لرستان- سرویس محیط زیست: انسانها مدت های طولانی است که با طبیعت انس گرفته اند اما نیازهای خود را چه مادی و چه معنوی از طبیعت می گیرند. ولی هرچه که زمان می گذرد این سیر روند یک طرفه به خود می گیرد و عقده ای سرگشاده می شود به جان طبیعت ما به عنوان شهروندان این سرزمین باید قدردان این موهبت الهی باشیم و از طبیعت این میراث خدادای حفاظت نماییم.

استان لرستان با دارا بودن 25 درصد از تنوع زیستی کشور یکی از غنی ترین استانهای کشور از لحاظ وجود حیات وحش می باشد. از جمله پستانداران پلنگ ایرانی، انواع گربه های وحشی و... که متاسفانه به خاطر همین نامهربانی ها در حال انقرض می باشند. حال باید فکری به حال پلنگ ایرانی و دیگر پستانداران این سرزمین که در معرض خطر انقراض اند، باشیم. ما  سعی داریم با معرفی گونه های جانوری و گیاهی شما طبیعت دوستان را با این مواهب الهی که جزء سرمایه های این مرز و بوم می باشد آشنا نماییم.

 

 

پلنگ                 

 

پلنگ ایرانی                             (نام علمی             Panthera  pardus )

جثه بزرگتر از یوز، دست و پا نسبتاً کوتاه، رنگ پشت زرد متمایل به نارنجی، با خال های توخالی، طول سر و تنه 110 تا 195 سانتی متر.

 

  • راسته گوشتخواران ORDER CARNIVORA

این راسته شامل پستاندارانی با جثه و شکل های مختلف است، از راسوی 25 گرمی تا خرس قهوه ای 250 کیلویی را در بر می گیرد (زیر گونه خرس قهوه ای به نام گریزلی که در آلاسکا زندگی می کند 780 کیلوگرم وزن دارد). غذای اکثر آن ها را گوشت تشکیل می دهد، ولی برخی مانند خرس ها همه چیز خوارند و قسمت اعظم غذای آن ها از مواد گیاهی است (پاندای غول پیکر از گیاه خیزران تغذیه می کند). دندان های گوشت خواران مهم ترین اسلحه آن ها است که برای گرفتن طعمه و بریدن گوشت تغییر شکل یافته است، دندانهای هر طرف آرواره شامل سه دندان پیشین، یک دندان نیش بسیار بلند و مخروطی شکل است. دندان های پیش آسیا و آسیا با تعداد متفاوت است، حداقل یکی از این دندان ها که گوشت بُر (کارناسیال) نامیده می شوند برای بریدن گوشت تغییراتی یافته و به صورت تیغه مانند درآمده است. این دندان ها در گربه سانان که رژیم غذایی آن ها بیشتر گوشت است تغییر زیادتری یافته، ولی در حیوانات همه چیز خوار نظیر خرس پهن تر است.

در فک بالای گوشت خواران، بین دندان های پیشین و نیش فاصله ای وجود دارد که در موقع بسته شدن دهان دندان های نیش فک پائین در آن جای می گیرند. فک پایین فقط در جهت بالا به پایین حرکت می کند. به همین علت گوشت خواران قادر به جویدن کامل غذا نیستند و آن را می بلعند. (خرس ها و راکون ها مستثنی هستند). به دلیل سهل الهضم بودن گوشت، اکثر گوشتخواران معده ساده ای دارند و روده کورشان کوچک است. برخی از گوشت خواران مانند سگ سانان و گربه سانان پنجه رو هستند ولی عده ای دیگر نظیر خرس ها کف رو بوده و مانند انسان پاشنه پاها را روی زمین می گذارند.

به علت این که گوشت خواران تا نزدیک زایمان باید تحرک و چالاکی لازم را برای شکار حیوانات داشته باشند بنابراین مدت آبستنی در اکثر آن ها بسیار کوتاه است، بچه ها غالباً در زمان تولد نارس، کور و بی دفاع هستند. ولی به صورت جدی توسط مادر و در برخی (نظیر شیرها) با همکاری پدر، مراقبت و محافظت می شوند. میزان مرگ و میر در بین بچه ها بسیار بالا است و غالباً فقط یک بچه به حیات خود ادامه می دهد.

اکثر گوشت خواران زندگی مخفی و شبانه دارند. در گوشت خوارانی نظیر گربه سانان که استتار امری حیاتی است پوست بدن از خال ها و نوارها پوشیده شده است.

گوشت خواران معمولاً به صورت انفرادی زندگی می کنند. تعداد آن ها نسبت به طعمه هایشان بسیار کم است، بنابراین مشاهدهمستقیم آن ها بسیار مشکل است. برای آگاهی از وجود آن ها مطالعه رد پاها، فضولات وباقی مانده های غذا بسیار مفید است. همچنین در مناطقی که تردد اتوموبیل میسر باشد می توان با استفاده از چراغ اتومبیل و یا چراغ قوه های قوی در طول آن ها را مشاهده کرد. این امکان در شب های تاریک و بدون نور ماه که درخشش چشم های آن ها از فاصله های دور قابل رؤیت است، افزایش می یابد. استفاده از دوربین های تله ای و نصب دستگاه های ردیاب بر روی گوشت خواران که در پروژه حفاظت از یوز آسیائی مورد استفاده قرار گرفته است می تواند در مطالعه آن ها بسیار مؤثر واقع شود.

از راسته گوشت خواران تا کنون 8 خانواده و 31 گونه در ایران شناسایی شده است. (2 گونه آن ها منقرض گردیده اند).   

 

  • خانواده گربه سانان FAMILY FELIDAE

گربه سانان شباهت زیادی به گربه اهلی دارند. جثه آن ها کوچک (گربه شنی) یا بزرگ (ببر) است. افراد این خانواده سری کوچک، پوزه کوتاه، گوش های نسبتاً کوچک و چشم های درشتی دارند. گربه سانان در میان گوشت خواران کمترین تعداد دندان را دارند (28 تا 30 عدد) وضعیت دندان های گربه سانان به نحوی است که آن ها را قادر می سازد طعمه را گرفته و متوقف کنند. سطح زبان گربه سانان از پرزهای شاخی پوشیده شده است. دست و پایی کوتاه دارند (به استثنای یوز که از نظر شکل بدن، حالت پنجه ها و بعضی از عادات شبیه سگ سانان است).

دست ها پنج انگشت (اولین انگشت در بالا قرار دارد) و پاها چهار انگشت دارند که به ناخن های بلند و تیزی ختم می شوند. این ناخن ها که مهم ترین اسلحه گربه سانان است، قابل جمع شدن هستند و برای جلوگیری از کُند شدن، درون غلافی قرار می گیرند. بنابراین در رد پای گربه سانان آثار ناخن ها مشاهده نمی شود (به استثنای یوز). پینه های نرم کف دست و پا که اطراف آن ها را مو احاطه کرده است، قادرشان می سازد تا با کمترین صدا به طعمه خود نزدیک شوند. سبیل ها و سایر موهای بلند صورت به عصب ارتباط دارند و برای لمس کردن اجسام و مسیریابی در شب نقش عمده ای به عهده دارند. سبیل ها قابلیت حرکت دارند، می توانند مانند چتر از هم باز شوند، در جلوی صورت قرار بگیرند یا به صورت بچسبند. در گربه سانانی که در مناطقی با پوشش متراکم زندگی می کنند سبیل ها رشد و توسعه زیادی یافته اند.

در بین خانواده گربه سانان فقط اعضاء جنس پانتر (Panthera) مانند: شیر، ببر، پلنگ و جگوار توانائی غریدن دارند. برخی از دانشمندان بر این عقیده اند که غضروفی شدن بخشی از استخوان هیوئید (Hyoid) که در مجاورت حنجره قرار دارد باعث انعطاف بیشتر حنجره این دسته از گربه سانان و توانائی آن ها در غرش گردیده است. در سایر گربه سانان از جمله یوز و گربه سانان کوچک که توانائی غریدن ندارند هیوئید استخوانی است.

اکثر گربه سانان شبگرد هستند. مردمک چشم که در بسیاری از گربه سانان کوچک، روزها به شکل خط عمودی است در تاریکی به صورت کاملاً گرد در می آید و سطح وسیعی از چشم را پر می کند. وجود این مکانیزم و لایه پشت شبکیه باعث می شود که سلول های شبکیه ضعیف ترین نور را جذب کنند و قدرت بینایی این حیوانات را در شب افزایش دهند. بازتاب نور چراغ در چشمان گربه سانان در شب رنگ مشخصی بین زرد و سبز است که از فواصل دور مشاهده می گردد. قدرت بینائی گربه سانان در شب حدود شش برابر انسان است. بینائی گربه سانان در شب حدود شش برابر انسان است. حس شنوایی گربه سانان نیز مانند بینایی آن ها بسیار قوی است ولی حس بویایی متوسط است. به همین دلیل بر خلاف سگ سانان کمتر توسط بو طعمه خود را تعقیب می کنند. شکار معمولاً از طریق ماهرخ رفتن (دزدانه به طعمه نزدیک شدن) یا کمین کردن در مسیر جانوران، همراه با دویدن و پرش ناگهانی صورت می گیرد، موقعی که به گله ای از جانوران که قدرت فرار ندارند برخورد می کنند، تعداد زیادی از آن ها را می کشند. گربه سانان پس از رسیدن به طعمه بلافاصله گلوی او را با دندان گرفته آن قدر فشار می دهند تا حیوان خفه شود.

گربه سانان به صورت انفرادی زندگی می کنند (به استثنای شیر). قلمرو خود را به وسیله ادرار، مدفوع و خراشیدن درختان مشخص می کنند. در فصل جفت گیری، نر و ماده در کنار هم دیده می شوند. زمان جفت گیری چند دقیقه طول می کشد ولی بر خلاف سگ سانان نر و ماده به هم قفل نمی شوند.

اکثر گونه های گربه سانان به خصوص گربه سانان بزرگ قادر به جفت گیری با هم و تولید مثل هستند. در بعضی از باغ وحش ها، ببر نر با شیر ماده، شیر نر با ببر ماده و پلنگ نر با شیر ماده، گربه جنگلی با گربه اهلی جفت گیری و تولید مثل کرده اند. ولی بچه های آن ها معمولاً نازا هستند.

به علت کم شدن طعمه، شکار بی رویه، استفاده از طعمه مسموم و تخریب زیستگاه، نسل اکثر گربه سانان ایران در معرض تهدید و یا خطر انقراض قرار گرفته است.

 

ارزش اقتصادی

گربه سانان در کنترل جمعیت جوندگان، خرگوش ها، علف خواران و از بین بردن حیوانات پیر و مریض نقش عمده ای بر عهده دارند. در مناطقی که تعداد گربه سانان کاهش یافته است، جمعیت جانوران مضر، به خصوص خرگوش، پایکا و جوندگانی از قبیل موش، وُل و حتی تَشی و گراز افزایش یافته است. پوست بعضی از گونه ها بسیار با ارزش و گران قیمیت است و برخی دیگر نیز برای تروفه، شکار می شوند. بعضی از گربه سانان خساراتی به دامداران وارد می سازند که در مقایسه با منافع این حیوانات بسیار ناچیز است.

از خانواده گربه سانان تا کنون 10 گونه در ایران شناسایی شده است (2 گونه آن منقرض گردیده اند).

 

پلنگ ایرانی                                         Panthera  pardus saxicolor

                                                                   North Persian Leopard

(ترکی: قافلان) (بلوچی: پیشی) (ترکمنی: بارس، آلاجاقاپلان)

 

مشخصات:

جثه ای بزرگ، بدنی عضلانی ولی نرم و قابلیت انعطاف، سری پهن، گوش هایی کوچک و گرد دارد. دست و پا نسبتاً کوتاه با پنجه های پهن و ناخن های تز و بلند، موها نرم وکوتاه و در مناطق سردسیر بلندترند. رنگ موهای پشت سفید تا کِرم متمایل به نارنجی، زیر بدن کِرم متمایل به خاکستری است. سطح پشت و پهلوها از خال های توخالی شبیه گُل (این شکل در نتیجه قرار گرفتن دو تا پنج لکه سیاه در اطراف ناحیه ای هم رنگ یا نارنجی تر از رنگ بدن به وجود آمده است) سر، گردن، روی دست ها و پاها و زیر بدن از خال های تو پُر پوشیده شده است. هرچه به مناطق شرقی و شمال شرقی کشور نزدیکتر شویم رنگ زمینه بدن سفیدتر و جثه بزرگتر می شود. در برخی از مناطق آسیای جنوب شرقی و شمال آفریقا پلنگ های سیاه رنگی مشاهده می شود که حاصل یک جهش ژنتیکی (Melanisme) است و آن ها زیر گونه و یا گونه خاصی نیستند.

 

اندازه ها:

طول سر و تنه 110 تا 195 سانتی متر، دُم 60 تا 110 سانتی متر، ارتفاع 45 تا 78 سانتی متر، وزن 35 تا 90 کیلوگرم. ماده ها کوچکتر از نرها هستند.

 

زیستگاه:

در اکثر زیستگاه های کشور اعم از جنگلی، کوهستانی، بیابانی، استپی، بلوچی و در ارتفاعات مختلف از صفر تا نزدیک 4000 متر از سطح دریا مشاهده می شود.

 

پراکندگی:

در اکثر مناطق کشور اعم از ارتفاعات البرز تا تپه ماهورهای کویر مرکزی، هر کجا که طعمه مناسب، به خصوص کل و بز وجود داشته باشد زندگی می کند.

پراکنش جهانی:

آفریقا وآسیا.

 

عادات:

در مناطقی که آرامش داشته باشد، روز و شب فعال است ولی در جاهایی که احساس خطر کند، فقط شب ها و آن هم با احتیاط ظاهر می شود. به صورت انفرادی زندگی می کند. دارای قلمرو است و محدوده آن را به وسیله ادرار مشخص کرده و از آن دفاع می کند. پلنگ معمولاً آرام، بی صدا و با سرعت کم حرکت می کند ولی به آسانی می تواند سرعت خود را به بیشتر از 60 کیلومتر در ساعت فزایش دهد. پلنگ قادر است شش متر به صورت افقی و سه متر به حالت عمودی بپرد. معمولاً در سوراخ درختان، شکاف سنگ ها، غارها و سایر حفره های طبیعی لانه می سازد و سطح آن را از علف های نرم می پوشاند. حس شنوایی بسیار قوی ای دارد. خوب شنا می کند و به آسانی حیوان بزرگی تا سه برابر وزن خود را از صخره ها بالا می برد یا به بالای درخت حمل می کند. به منظور تعیین قلمرو و یا مبارزه طلبی، غرش های بلندی سر می دهد. پلنگ به شدت از انسان می ترسد، به محض مواجه شدن با انسان، به حالت مخفی و بسیار سریع فرار می کند. اگر زخمی شود یا راه فراری نداشته باشد، ممکن است در موقع فرار به انسان حمله کند. در سال 1384 در مناطق کوهستانی جگین واقع در شهرستان جاسک یک پلنگ که مبادرت به شکار حیوانات اهلی می نمود توسط شکارچیان در یک غار محاصره و پس از بیرون آمدن به وسیله گلوله مجروح می شود و چون راه فرارش بسته بود به طرف غار بر می گردد. در جلوی غار پای یک شکارچی را که به او تیراندازی کرده بود گاز می گیرد ولی پس از فرار توسط شکارچی دیگر کشته می شود. در بازدیدی که از محل و معاینه حیوان شکار شده داشتند مشخص گردید که پلنگ مذکور در سال های قبل به علت اصابت فشنگ چهارپاره، یکی از انگشتان پا و دو دندان نیش خود را از دست داده و به علت عدم توانائی در شکار حیوانات وحشی رو به شکار حیوانات اهلی آورده است.

 

غذا:

از اکثر پستانداران بزرگ و کوچک، به خصوص گراز، کل و بز، قوچ و میش و همچنین پرندگان، خزندگان نظیر لاک پشت، ماهی ها و حشرات تغذیه می کند، به شکار و خوردن گوشت روباه  و سگ اهلی علاقه مند است. در تابستان سال 1386 در منطقه حفاظت شده بافق یک قلاده یوز که یک بز وحشی را شکار نموده و مشغول خوردن آن بود مورد حمله پلنگ قرار می گیرد که به علت گاز گرفتن سر و شکستگی جمجمه کشته می شود. پلنگ مذکور بخشی از راسته و شکم یوز را خورده بود. برخی از مردم روستاهای بشاگرد بلوچستان بر این باورند «پلنگی که سگ بخورد اگر پیر باشد جوان می شود» در مواقعی که طعمه در دسترس نباشد، یا به شدت پیر و آسیب دیده باشد به حیوانات اهلی نظیر گاو، گوسفند، اسب، الاغ و حتی مرغ و خروس حمله می کند. رنگ بدن و آمیختگی آن با طبیعت به او در نزدیک شدن به طعمه کمک می کند. حیوانات بزرگ را با گرفتن گلو و فشردن مجرای تنفسی و حیوانات کوچک تر را به وسیله گاز گرفتن جمجمه و پشت گردن از پای در می آورد. معمولاً غذای اضافی خود را به روی درختان می برد و یا در شکاف سنگ ها و یا زیر شاخ و برگ ها پنهان می سازد. در اینجا چند مورد ذکر می شود. در پارک ملی گلستان در دره «آلمه» پلنگ در اوایل غروب یک قوچ را شکار کرد و پس از خوردن بخشی از آن، بقیه لاشه را زیر برگ درختان پنهان نمود. در پارک ملی خبر در منطقه «زنجیر آویز» پلنگ بعد از کشتن یک الاغ جوان لاشه حیوان را به بالای یک درخت بید بلند حمل نموده بود. در پارک ملی توران در محل چشمه شوراب، پلنگ گورخر دو ساله ای را شکار کرده و هر شب به سراغ آن می آمد.در پارک ملی کویر نزدیک پاسگاه ملک آباد، پلنگ پس از کشتن یک بز وحشی لاشه آن را داخل یک شکاف عمیق پنهان کرده بود. در پارک ملی تندوره نیز بقایای پایکا در مدفوع پلنگ مشاهده گردید. پلنگ در مناطق پر آب، همه روزه آب می نوشد ولی در مناطقی که آب در دسترس نباشد، می تواند تا یک ماه آب نخورد.

 

تولید مثل:

جفت گیری معمولاً در اواسط زمستان صورت می گیرد. در این فصل صدای نعره پلنگ ها شنیده می شود و درگیری هایی نیز ممکن است بین نرها ایجاد گردد. مدت آبستنی حدود 95 روز است. زایمان در غارها و سوراخ ها صورت می گیرد. از یک تا شش بچه می زاید. چشم های بچه ها بعد از 10 روز باز می شوند، به مدت سه ماه شیر می خورند. در 18 ماهگی از مادر جدا می شوند. حدود سه سالگی بالغ می شوند. طول عمر در اسارت حدود 23 سال است.

 

وضعیت فعلی:

پلنگ دشمن طبیعی ندارد، فقط گاهی توله ها توسط سایر گوشت خواران شکار می شوند. این حیوان از قابلیت استتار خوبی برخوردار است و خود را با شرایط زیستگاه های مختلف سازش می دهد، اما به علت کم شدن غذا و آغشته کردن لاشۀ حیوانات شکار شده به مواد سمی، شکار غیر مجاز و تصادف با اتومبیل جمعیت آن رو به کاهش گذارده و در بعضی از مناطق به کلی نابود شده است. چند مورد از کشته شدن پلنگ توسط انسان در مناطق کوهستانی گیلان (به خصوص عمارلو) لرستان و گلستان مشاهده شده است. در حال حاضر به علت افزایش جمعیت گرازها به خصوص در مناطق جنگلی گیلان و مازندران پلنگ ها از این حیوانات تغذیه می کنند. در اکثرمناطق تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست که هنوز کل و بز، قوچ و میش وجود دارد می توان پلنگ را مشاهده کرد. در بین عکس هایی که توسط دوربین های ساریگل، پارک ملی بمبو و بوشهر گرفته شده اند، عکس های جالبی از پلنگ مشاهده می شود. در سال 1385 یک قلاده پلنگ را در پارک ملی خجیر مجاور باغ شاه و پلنگ دیگری را از فاصله 10 متری در پارک ملی کویر مجاور چشمه خری مشاهده کرده اند همچنین در اسفند ماه این سال یک قلاده پلنگ نر و در آذر ماه 1386 نیز یک قلاده پلنگ نر دیگر در منطقه حفاظت شده بافق با استفاده از تله، زنده گیری و بر روی گردن آن ها ردیاب رادیویی و GPS نصب شد. در بهار سال 1387 نیز در پارک ملی نخجیر موفق به گرفتن عکس از پلنگ گردیدند. در استان لرستان از سال 1388 تا 1392 ده قلاده پلنگ به صورت شکارهای غیر مجاز، تصادف با قطار و خودرو تلف شده اند که به صورت جدول آمار آن ها را نشان می دهیم.

 

                                                                        گونه پلنگ تلف شده در سطح استان لرستان  از سال 1388 تا سال 1392

ردیف

تاریخ شکار/ تلف شدن

گونه موبوطه

منطقه

علت تلف شدن

1

2/3/1388

پلنگ ایرانی

بخش پاپی

شکار غیر مجاز

2

5/6/1386

پلنگ ایرانی

روستای کاکاشرف

شکار غیر مجاز

3

25/5/1387

پلنگ ایرانی

روستای قلایی الشتر

شکار غیر مجاز

4

فروردین 1388

پلنگ ایرانی

روستای طولکش پلدختر

شکار غیر مجاز

5

آذر 1388

پلنگ ایرانی

روستای کرناس- تنگ هفت

شکار غیر مجاز

6

اسفند 1388

پلنگ ایرانی

دره تنگ شول آباد

شکار غیر مجاز

7

1/2/1389

پلنگ ایرانی

روستای چم چیت دورود

تصادف با قطار

8

27/5/1392

پلنگ ایرانی

منطقه هشتاد پهلو

شلیک گلوله

9

17/9/1392

پلنگ ایرانی

جاده خرم آباد- الشتر

تصادف با خودرو

10

6/10/1392

پلنگ ایرانی

سپید دشت- حاشیه رودخانه سزار

 

لازم به ذکر است طبق آخرین مصوبه شورایعالی حفاظت محیط زیست، جریمه هر قلاده پلنگ 80 میلیون تومان است.

 

نظر شما