صاحبخبر - شورای انقلاب و هاشمی رفسنجانی
گروه اندیشه ـ علیرضا صدقی: درگذشت آیتالله هاشمی همزمانی غریبی با برخی از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر دارد. رحلت آیتالله در شب قتل امیرکبیر رخ داد و پیکرش یک روز پیش از سالروز تاسیس شورای انقلاب به دستور امام خمینی در کنار پیر و مرادش آرام گرفت. آقای هاشمی بدون تردید نقش بیبدیلی در فرآیند شکلگیری شورای انقلاب داشت و خاطرات و نکات خواندنی و شنیدنی فراوانی پیرامون آن داشت. مرحوم هاشمی در بخشی از خاطرات خود در مورد شورای انقلاب آورده است: «... آقای مطهری در مراجعت از سفر پاریس، دستور رهبر عظیمالشان انقلاب را مبنی بر تشکیل شورای انقلاب آوردند. حضرت امام آقایان شهید مطهری، شهید بهشتی و موسوی اردبیلی و شهید باهنر و اینجانب هاشمی رفسنجانی را به عنوان هسته اول شورای انقلاب تعیین و اجازه داده بودند که افراد دیگر با اتفاق نظر این پنج نفر اضافه شوند و در جلسات ابتدایی تصمیم بر این شد که حتیالامکان ترکیب شورا از اعضای روحانی و غیرروحانی به نسبت مساوی و نزدیک به هم باشد.»
پیرو این دستور و در روز 22 دی ماه سال 1357، هسته مرکزی این شورا تشکیل شد. ایدهای که از آذر ماه همان سال شکل گرفته بود و در آیندهای نزدیک به یکی از اصلیترین نهادهای تصمیمگیر در کشور و امور انقلاب تبدیل شد. به نظر میرسد یکی از دلایل حفظ قدرت نزد جریان نزدیک به امام هم تشکیل همین شورا و اقدامات آن قبل و بعد از پیروزی انقلاب بود.
در روز تاسیس شورا پیامی از طرف امام خمینی به شرح زیر صادر شد: «به موجب حق شرعی و بر اساس رای اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به اینجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی، مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق، موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد... این شورا موظف به انجام امور معین و مشخصی شده است، از آن جمله ماموریت دارد تا شرایط تاسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد.» چند روز بعد از این ماجرا و در بیانیهای که به مناسبت اربعین حسینی صادر شده بود، امام خمینی نوشتند: «اعضای شورای انقلاب اسلامی در داخل کشور هستند و بهزودی معرفی خواهند شد.»
گمانهزنی درباره اعضای شورای انقلاب تا مدتها ادامه داشت و حتی بعد از انقلاب نیز در اینباره بحث میشد، زیرا ماهیت کار این شورا بهگونهای بود که اختفای آن از سوی اعضا تا مدتها بهصورت یک اصل و الزام نانوشته رعایت میشد. دکتر بهشتی در تحلیلی از این امر نوشت: «ضرورت مخفی بودن ایشان [اعضای شورای انقلاب] برای مدتی طولانی، بهدلیل توافق مسئولیتهای ناشی از اداره مملکت بعد از سقوط رژیم بود.»
هاشمی رفسنجانی که از سابقون انقلاب و یکی از روحانیون مبارز قدیمی بود، به عنوان یکی از اعضای اصلی شورا در مورد تکمیل اعضای آن مینویسد: «ترتیب انتخاب اعضای دیگر و تکمیل شورا تا آنجا که حافظه یاری میکند و با استمداد از حافظه دیگران چنین بود: پیش از پیروزی انقلاب آقایان سیدمحمود طالقانی، سیدعلی خامنهای، محمدرضا مهدوی کنی، احمد صدر حاج سیدجوادی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، مهندس مصطفی کتیرایی، سرلشگر ولیالله قرنی، سرتیپ علیاصغر مسعودی به اتفاق آرا به عضویت انتخاب شدند.»
روایت عزتالله سحابی هم درخصوص تشکیل و فعالیتهای شورا شنیدنی و خواندنی است. او بر این باور بود که آیتالله مطهری بیشترین نقش را در تشکیل شورا داشته و میگوید: «شورای انقلاب پیشنهادی بود که خود آقای مطهری برای من تعریف کرد. امام خمینی هم با این قضیه موافقت کردند و اینگونه مقرر شد که شش نفر از علما، اصل و محور شورای انقلاب باشند و غیر از آنها نیز چند نفر از غیرروحانیون هم باشند. منتها کسانی که مورد اعتماد هستند؛ یعنی در چند سال گذشته، مذهبی بودن و اعتقاد مذهبی آنان اثبات شده است، با آن شش نفر روحانی مجموعا شورای انقلاب را تشکیل بدهند. روحانیونی که بعدها برای ما روشن شد، عبارت بودند از حضرات آیات آقای مطهری، آقای بهشتی، آقای موسوی اردبیلی، آقای هاشمی رفسنجانی، آقای باهنر و ششم آقای مهدوی کنی و آیتالله خامنهای هم که بعدا اضافه شدند. آقای مهندس بازرگان، آقای صدر حاج سیدجوادی، پدر من، آقای مهندس کتیرایی، دکتر شیبانی، آقای دکتر سنجابی و بنده. ما را به عنوان اعضای غیرروحانی انتخاب کردند که با آن شش نفر روحانیون، مجموعا شورای انقلاب را تشکیل دهیم. این اسامی را آقا تصویب کرده بود. آقای مطهری به من گفت، چهار نفر دیگر را هم که در خارج از کشور بودند؛ یعنی دکتر یزدی، بنیصدر، قطبزاده و حبیبی، بخش خارجی شورای انقلاب باشند و شما هم بخش داخلی.»
یکی از اولین اقدامات شورای انقلاب انتخاب مرحوم مهندس بازرگان به عنوان نخستوزیر دولت موقت بود. امام خمینی هم با پذیرش نظر شورای انقلاب مهندس بازرگان را به عنوان نخستوزیر انتخاب کردند.
ترکیب شورای انقلاب بعد از انقلاب تکمیل شده و حسن حبیبی، عباس شیبانی، ابوالحسن بنیصدر، صادق قطبزاده، میرحسین موسوی، احمد جلالی و حبیبالله پیمان هم به ترکیب این شورا راه یافتند.
ریاست این شورا در ابتدا برعهده آیتالله مرتضی مطهری بود اما با شهادت وی ریاست شورای انقلاب به آیتالله طالقانی منتقل شد. مرحوم حسن حبیبی با اشاره نام روسای شورای انقلاب، مدت زمان ریاست آنها را نیز اعلام میکند: «اولین رییس شورای انقلاب، استاد شهید آیتالله مطهری بود که در تاریخ یازدهم اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ به وسیله گروه فرقان به شهادت رسید. سپس شادروان آیتالله سیدمحمود طالقانی به ریاست شورای انقلاب انتخاب شد که وی نیز در نوزدهم شهریور ماه ۱۳۵۸ به دنبال یک حمله قلبی دارفانی را وداع گفت. تا این تاریخ اسامی اعضای شورای انقلاب همچنان مخفیانه باقی ماند؛ ولی پس از فوت آیتالله طالقانی، اعضای این شورا رسما معرفی شدند. آیتالله دکتر محمد بهشتی، پس از آیتالله طالقانی عهدهدار سمت دبیری شورای انقلاب شد. پس از انجام انتخابات ریاست جمهوری، دکتر بنیصدر ریاست شورای انقلاب را نیز به عهده گرفت.»
عزتالله سحابی هم درخصوص روند حاکم بر ریاست شورا میگوید: «ریاست شورای انقلاب اول با مرحوم طالقانی بود. بعد مرحوم بهشتی و وقتی هم که بنیصدر رییسجمهور شد، شورای انقلاب به ملاحظه اینکه او رییسجمهور شده است او را به ریاست شورای انقلاب انتخاب کرد، ولی حرف او خیلی نفوذ نداشت. برتری داخل شورای انقلاب همچنان دست رهبران حزب جمهوری بود.» در میان رهبران حزب جمهوری هم به گواه تاریخ و مستندات آن دوره، مرحوم آیتالله هاشمی بسیار صاحب نفوذ بود و میتوانست به مدیریت امور بپردازد.
از مهمترین فعالیتهای شورای انقلاب در طول حیات آن علاوه بر پیشنهاد مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت، میتوان به تصویب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ملی شدن بانکها، سامان بخشیدن به دادگاههای انقلاب، برگزاری همهپرسی نظام جمهوری اسلامی، بررسی پیشنویس قانون اساسی، تصویب قانون شوراهای محلی، ملی شدن صنایع بزرگ، تصویب آییننامه مجلس خبرگان و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس اشاره کرد.
به دنبال بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و استعفای دولت موقت، شورای انقلاب بیانیه مهمی خطاب به ملت صادر کرد و یادآور شد که مصمم است در فرصت محدودی، برگزاری همهپرسی درباره قانون اساسی، انتخابات مجلس شورای ملی و ریاست جمهوری و... را به انجام برساند. متعاقب این بیانیه اعلام شد که شورا ترکیب تازهای خواهد داشت و با ادغام دولت در شورا اعضای جدید شورا انتخاب شدند و در اداره مملکت، اینگونه بین اعضای شورا تقسیم کار شد: آیتالله خامنهای؛ دفاع و پاسداران؛ حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی؛ وزارت کشور؛ شهید باهنر؛ آموزش و پرورش؛ مهدوی کنی؛ کمیته انقلاب و دادگستری؛ شهید بهشتی؛ جهاد سازندگی؛ بنیصدر؛ وزارت خارجه؛ معینفر؛ نفت؛ حبیبی؛ آموزش عالی؛ عزتالله سحابی؛ برنامه و بودجه؛ میناچی؛ ارشاد ملی؛ شهید قدوسی؛ دادگاه انقلاب. این افراد فعالیتهای خود را آغاز کرده و در مدت کوتاهی نسبتا موفق شدند بر خلا سیاسی موجود فایق آیند. همهپرسی قانون اساسی در ۱۲ آذر ۱۳۵۸ و متعاقب آن انتخابات ریاستجمهوری در بهمن ۱۳۵۸ برگزار شد و مجلس شورای اسلامی در ۷ خرداد ۱۳۵۹ افتتاح گردید.
با شروع کار مجلس و شورای نگهبان و دیگر نهادها، مسئولیت و ضرورت وجودی شورای انقلاب به پایان رسید. در همین راستا و به تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۵۹ آیت الله بهشتی اعلام کرد: «مسئولیت شورای انقلاب دو هفته دیگر پایان مییابد.» آخرین جلسه شورای انقلاب در ۲۶ تیر ۱۳۵۹ برگزار شد و حسن حبیبی سخنگوی شورای انقلاب، در آخرین مصاحبه خود پس از این جلسه اعلام کرد: «امروز با رسمیت یافتن مجلس شورای اسلامی و کامل شدن اعضای شورای نگهبان قانون اساسی، کار شورای انقلاب که تاکنون وظیفه قانونگذاری را برعهده داشت نیز به پایان رسید.»
درباره کارنامه، اعضا و سرانجام شورای انقلاب، دکتر بهشتی تحلیل و گزارش دقیقی در هنگام افتتاح مجلس اول در اردیبهشت 1359 ارائه داد که واجد عمدهترین اطلاعات درباره شورا بوده است و همگان بر صحت، امانت و دقت آن اتفاق نظر دارند، ازجمله: «جامعترین و بیطرفانهترین گزارش نسبتا کامل تشکیلاتی و عملیاتی شورای انقلاب همان است که مرحوم دکتر بهشتی به مجلس شورای اسلامی در اوایل تاسیس آن داده بود.»
آخرین اعضای شورای انقلاب عبارت بودند از: آیتالله خامنهای، آیتالله بهشتی، آیتالله موسوی اردبیلی، دکتر محمدجواد باهنر، آیتالله هاشمی رفسنجانی، دکتر حسن حبیبی، دکتر عباس شیبانی، مهندس مهدی بازرگان، مهندس عزتالله سحابی، صادق قطبزاده، مهندس علیاکبر معینفر و ابوالحسن بنیصدر.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در کلیه مصوبات شورا نقشی بیبدیل ایفا کرد و توانست بخش قابل توجهی از اعضای شورا با خود همراه و همداستان کند. تصمیماتی که در آن زمانه سخت و بحرانی بسیار لازم و بایسته بود. تدوین قوانین متعدد بالادستی و فرامین اجرایی آنها، یکی از ضروریاتی بود که توانست تداوم و بقای انقلاب را تضمین کند.∎
نظر شما