شناسهٔ خبر: 16810408 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: العالم | لینک خبر

سامرائی شده‌ام، راهِ گدایی بلدم...

یازده بار جهان، گوشۀ زندان، کم نیست

صاحب‌خبر -

کنج زندان بلا گریۀ باران کم نیست

 

سامرائی شده ام، راه گدایی بلدم

لقمه نانی بده، از دست شما، نان کم نیست

 

قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند

بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست

 

یازده بار به جای تو به مشهد رفتم

بپذیرش، به خدا حج فقیران کم نیست

 

زخم دندان تو و جام پر از خون آبه

ماجرایی است که در ایل تو چندان کم نیست

 

بوسۀ جام به لب های تو یعنی این بار

خیزران نیست، ولی روضه ی دندان کم نیست

 

از همان دم پسر کوچکتان باران شد

تا همین لحظه که خون گریه ی باران کم نیست

 

در بقیعِ حرمت، با دل خون می گفتم

که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست؟

 

 

*** سید حمید رضا برقعی ***

نظر شما