گروه دین و مذهب آناج: روایت است که از حضرت صادق علیه السلام پرسیدند که آیا مسلمانان را عیدى هست غیر از جمعه و اضحى و فطر فرمود بلى عیدى هست که از همه حرمتش بیشتر است.
راوى گفت کدام عید است فرمود که آن روزى است که نَصْبْ کرد حضرت رسول (ص) حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) را به خلافت خود و فرمود که هر که من مولى و آقاى اویم پس على مولى و آقا و پیشواى او است و آن روز هیجدهم ذى الحجّه است...
به مناسبت عید بزرگ مسلمانان جهان و به بهانهی عید ولایت به گفتوگو با سمیه عاقل نهند، استاد دانشگاه و حوزهی صادقیهی تبریز نشستهایم که در ادامه اظهارات وی را در خصوص کیفیت و اهمیت واقعهی غدیر، الگوی حکومت اسلامی و حقانیت امام علی(ع) را بر اساس استدلال های عقلی و نقلی، میخوانید؛
آناج: لطفا ضمن شرح مختصری از روز غدیر، در خصوص اهمیت این اتفاق بزرگ توضیح بدهید؛
پیامبر(ص) که میدانستند آخرین حج عمر مبارک خود را پیش رو دارند، به امت اسلامی در شهرهای مختلف چون مصر، شام، عراق و غیره اعلام عمومی کردند که ایشان را در این سفر که به حجه الوداع مشهور است، همراهی کنند؛ در واقع این حرکت زمینه سازی تا علاوه بر آموزش مناسک حج به مردم، مقدمات واقعهی غدیر را نیز فراهم کرده باشد.
پیامبر(ص) در این دستور عمومی اعلام کردند برای تمام کسانی که استطاعتش را داشته باشند واجب است که در این سفر شرکت کنند ولو اینکه طبق احکام اسلامی اگر فرد مستطیع یک بار در عمر خود واجب حج را انجام داده باشد دیگر از او ساقط میشود اما به دلیل اهمیت این رخداد بزرگ آن حضرت اعلام کردند هرکس توانش را داشته باشد واجب است در این سفر همراه شود حال آنکه پیش از آن نیز سفر واجبش را به انجام رسانده باشد.
پس از اتمام حج همان جماعت در منطقهی غدیر خم (محلی با آب و هوای بسیار گرم، دارای برکه و شاهراه ارتباطی در 64 کیلومتری مکه و محل توقف کاروانها برای استراحت بود) توقف کزدند؛ بدین صورت که خداوند آیه 67 سوره مائده را نازل کرد و به پیامبر(ص) فرمود آنچه را به تو نازل کردیم، ابلاغ کن.
بزرگترین سند تاریخ؛ من کنت مولاه فهذا علی مولاه ...
در پی امر خداوند پیامبر(ص) از پیشرفتگان را فراخواند و منتظر ماند تا ماندگان نیز خود را به جمع برسانند؛ سپس شروع به ایراد خطبهی غدیر کرد که طی آن در مورد مواردی از مردم اقرار گرفت و از فضایل امام علی(ع) سخن گفت و در نهایت دست علی ابن ابی طالب(ع) را بالا برده و فرمود: "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" (هرکس که را من مولای اویم، بعد از من علی(ع) مولای اوست).
یکی از وجوه مورد توجه واقعهی غدیر بیعت گرفتن از زنان بود که پیامبر(ص) فرمود به نشان بیعت دستانشان را به تشت آب بزنند در حالی که عرب جاهلی در دوران جاهلیت زن را مملوک خود میدانست و با ظهور اسلام این قاعده تغییر یافت و در واقع بارزترین وجه مشارکت سیاسی زن در امر حکومت اسلامی در واقعهی غدیر اتفاق افتاد.
غدیر دانشگاه دین شناسی است
در خصوص اهمیت غدیر باید گفت غدیر خم را نباید به چشم یک منطقه جغرافیایی نگاه کنیم زیرا غدیر خم به عنوان نماد و یک تحلیل تاریخی است که باید آن را از زمان و مکان فراتر برده و پیامش را همه گیرتر کنیم. غدیرخم دانشگاهی است که اهم موضوعات چون دین شناسی، امت شناسی، پیامبر شناسی، امام شناسی، توحید، عدالت، معاد و حتی فروع دین در آن نمود مییابد و ما در قالب این دانشگاه میتوانیم معرفت و شناخت مردم را در رابطه با واقعه غدیر بررسی کنیم و ببینیم آنان که با علی(ع) بیعت کرده به او تبریک گفتند، آیا به این نتیجه رسیدند که علی(ع) حق است یا خیر.
علاوه بر ارتباط مستقیمی که غدیر خم با اصول دین دارد، با فروع دین نیز ارتباط دارد؛ برای مثال اولین فروع دین نماز است و ولایت نیز یکی دیگر از ارکان دین است و بر اساس آموزههای اسلامیمان نماز و سایر اعمال مورد قبول واقع نمیشود مگر اینکه باور به ولایت داشته باشیم.
اهمیت غدیر و جانشینی امام علی(ع) از منظر قرآن
اگر بخواهیم اهمیت غدیر خم را از منظر قرآن بررسی کنیم، میتوانیم به دو آیه سوم و 67 ام سوره مائده اشاره کنیم؛ در این آیات خداوند میفرماید: امروز دینتان را برای شما تکمیل کردم ... ای پیامبر(ص) آنچه را به تو نازل کردیم، ابلاغ کن؛ با تأمل در این آیات به راحتی میتوانیم به اهمیت غدیر پی ببریم که خداوند پس از به انجام رسیدن آن و ابلاغ از سوی پیامبر(ص) میفرماید اکنون راضی شدم که دین شما اسلام باشد.
غدیر و ارتباط آن با توحید
وقتی خداوند به پیامبر(ص) میفرماید این امر را بر همگان ابلاغ کن، یعنی این انتصاب از سوی خداوند است و ارتباط مستقیم با توحید دارد؛ در واقع کسی که توحید و وحدانیت خداوند برایش مسلم شده باشد، میپذیرد که این انتصاب از سوی خداوند است و باید بدون چون و چرا مورد اطاعت باشد. همچنین وقتی خداوند میفرماید امروز دینتان را برای شما کامل کردم، یعنی دین شناسی در واقعهی غدیر مطرح است و ما باید ضمن شناخت ارکان دین، ارتبط آن با غدیر را بسنجیم و به این سوال پاسخ بدهیم که چطور میشود دین اسلام در روز غدیر و در حین اعلام جانشینی علی بن ابی طالب(ع) تکمیل میشود؟
غدیر و امتداد رسالت
آنجا که خداوند میفرماید ای رسول ابلاغ کن که بعد از تو جانشینی خواهد بود؛ نشان میدهد غدیر در امتداد رسالت پیامبر(ص) است که اگر ابلاغ نشود، رسالتش ناتمام باقی میماند؛ و این همان پیامبر شناسی و اصل نبوت در دانشگاه غدیر است.
غدیر و امامت/لازمهی تکمیل دین قبول امامت و ولایت امیرمومنان علی(ع) است
در خصوص امامت نیز به وضوح در واقعهی غدیر بیان میشود که لازمهی تکمیل دین قبول امامت و ولایت امیرمومنان علی(ع) است. همچنین با رجوع به تعریف عدالت (که به معنی قرار دادن هرچیز در جای مستحق آن است) با قدری تامل در ویژگیها و شاخصههای امام علی(ع) میتوان دریافت که ایشان به واقع شایسته ترین فرد برای جانشینی پیامبر(ص) هستند چرا که علی(ع) عین عدالت و شهید عدالت است.
غدیر فقط عید سیدها نیست
با تفکر در این جملهی قرآن که خداوند میفرماید: امروز راضی شدم که اسلام دین شما باشد، میتوان گفت غدیر عید خداوند(طبق روایت امام صادق(ع) در کتاب وسایل الشیعه)، عید پیامبر(ص)، عید مسلمانان و عید ولایت است و اختصاص به شیعیان ندارد، چرا که حکم غدیر خطاب به تمام مسلمین جهان است و آنان که میگویند این مناسبت عید شیعه یا عید سیدهاست، صحیح نیست چرا که امام معصوم، امام انس و جن است نه فقط امام شیعیان و ما وقتی به ایشان سلام میکنیم، آنان را امام انس و الجن خطاب میکنیم و اگر آهو برای رهایی از دام بلا به امام معصوم(ع) پناه می آورد، نشان گر این است که ایشان امام تمام مخلوقات هستند و سراسر دنیا باید این روز را جشن بگیرند.
غدیر به منزلهی سند حقانیت امام علی(ع) از سوی خداوند است
فارغ از تمام آنچه در باب اهمیت غدیر گفتیم، یک مورد بر تمام موارد دیگر ارجهت دارد و تمام شبهات را در این خصوص پاسخ میدهد که آن نیز سندیت الهی این واقعه است؛ یعنی غدیر به منزلهی سند حقانیت امام علی(ع) از سوی خداوند است.
آناج: امام خمینی(ره) فرمودند در غدیر ارائهی الگوی حکومت اسلامی اتفاق افتاده است؛ منظور از الگوی حکومت اسلامی چیست؟
در سخن اول گفتنی است که واقعهی غدیر خط بطلان بر برخی از ایسمها مثل سکولاریسم کشید که معتقدند دین از سیاست جداست؛ غدیر میگوید دین و سیاست جدای از هم نیستند. دین به وجود آمده است تا حکومت و سیاست الهی را در دنیا پیاده کند. یعنی خداوند حاکم مطلق است و تدبیر امورات مخلوقات در دست خداوند است و دین میخواهد حکومت الهی را اجرا کند. لذا لازم است افرادی از سوی خداوند مجری آن بر روی زمین باشد.
شاخصههای حکومت اسلامی
خداوند امام علی(ع) را به عنوان جانشین پیامبر(ص) تعیین کرده است که به اجرای احکام الهی در روی زمین بپردازد و علی(ع) برای اجرای این امر باید حکومت تشکیل بدهد هرچند که پیش از ایشان پیامبر(ص) حکومت اسلامی را تشکیل داده و در رأس آن امور مسلمین را اداره میکردند.
حال امام علی(ع) و حکومتی که ایشان تشکیل میدهند باید ادامه دهندهی حکومت پیامبر(ص) باشد. حکومت اسلامی نیز شاخصههایی دارد که با تامل در این شاخصهها و انطباق آن با ویژگیهای امام علی(ع)، الگوی حکومت اسلامی استخراج میشود. از جمله شاخصههای حکومت اسلامی توحید محوری است که بر اساس آن حاکمیت مطلق ازآنِ خداوند است و مجریان احکام الهی مثل پیامبر و امام نیز به اذن خداوند میتوانند حاکمیت اسلامی را بر عهده بگیرند.
ضابطهها باید بر رابطهها تقدم داشته باشد
آناج: چرا در امر جانشینی پیامبر، قرعه الهی به نام علی رقم خورد؟
معاد محوری یکی دیگر از شاخصههای این نوع از حکومت است؛ من در اینجا حکومت میکنم ولی باید به خاطر حکومتی که میکنم در جهان آخرت پاسخگو باشم. شاخصه دیگر شایسته سالاری هم از بعد تعهد و هم از بعد تخصص است. سومین شاخصه تقدم ضوابط بر روابط است که در اینجا بیان میکند ضابطهها باید بر رابطهها تقدم داشته باشند و اینطور نباشد که فامیل خود را روی کار بیاورد.
شاخصههای دیگر عدالت محوری، اخلاق محوری، مردم داری، مسابقه برای خدمت به مردم، جهاد، حفظ کرامت انسانی، أشداء علی الکفار رحمنا بینهم که در رابطه میان خود باید رحمت و مودت داشته باشید و در مقابل دشمن بایستید. برای اینکه بدانیم حضرت علی(ع) چگونه الگویی برای حکومت اسلامی خواهند بود بستگی به عملکردهای ایشان دارد. حضرت63 سال عمر کردند که چه در بدو تولد، چه در زمان حیات پیامبر(ص) و چه در زمان خانه نشینی خود و به طور کلی در سرتا سر زندگی خویش علی الخصوص در زمان حکومت خود مولفه هایی داشتند؛ ایشان حتی در دوران حکومت خود محو در ذات اقدس الهی بودند.
حضرت علی(ع) معادمحور بودند و قیامت را در نظر میگرفتند
پیامبر(ص) حضرت را برای اداره امورات جنگی برگزیده بودند که روزی حضرت علی(ع) پیش ایشان آمدند و فرمودند که علی خیلی سختگیری میکند و تمام احکام الهی را پیاده مینماید. پیامبر فرمودند:علی مسّ در ذات الهی است به این معنی که کاملا منطبق بر ذات الهی است. همانطور که عرض کردم یکی از شاخصههای حکومت اسلامی معاد محوری است که حضرت علی(ع) قیامت را در نظر می گرفتند؛ با این توضیح که وقتی برادرشان عقیل نزد ایشان آمد و گفت که من ناتوان هستم، برای من سهمی بیشتر نسبت به بقیه از بیت المال بدهید، حضرت دست او را به سمت آتش گرفت و برادرش عصبانی شد که این کارها برای چیست؟ حضرت فرمود تو که نمیتوانی گرمای آتش را تحمل کنی چگونه انتظار داری که من در روز قیامت آن تحمل کنم، این نیز الگوی حکومت اسلامی است.
یا شاخصهی دیگر که شایسته سالاری است، اولا حضرت علی(ع) شایسته ترین فرد است و ثانیا فرمانداران و کارگزاران خود را از میان افراد شایسته انتخاب میکردند و پس از قرار گرفتن در رأس امور حضرت آنها را به حال خود رها نمیکردند و عملکرد ایشان را بررسی و در صورت نیاز تذکر میدادند. در تقدم ضوابط بر روابط،حضرت نگفتند که عقیل برادر من است و طرف حق را گرفتند و یا در بحث عدالت محوری حضرت علی خود تندیس عدالت بودند. وقتی مردم پس از خلیفه سوم نزد ایشان آمدند تا با ایشان بیعت کنند امام خطبهای خواندند و عرض کردند که من عدالت را رعایت خواهم کرد و حتی در صورتی که از بیت المال مهریه زنان خود را بپردازید از شما پس خواهم گرفت.
علی به خاطر حقانیتش بر دیگران برتری یافت و رسالت خدا را عهدهدار شد
در شاخصه مردم داری حضرت، در رأس امور مردم قرار دارند و خدمت باید برای مردم باشد. وقتی مردم نزد امام آمدند و با ایشان بیعت کردند،حضرت کوفه را به عنوان مرکز خلافت انتخاب کردند و طوری وارد کوفه شدند که کسی متوجه نشد زیرا فقط الله یعلم یجعل حیث رسالته ؛ یعنی خدا بهترمی دانند که رسالت خود را در کجا بدهد.
پس اینکه خداوند رسالت خود را به امام علی(ع) دادند بهترین دلیل بر فضیلت حقانیت و برتری امام علی(ع) است که این محکم ترین دلیل است. امام علی(ع) در هر کاری سبقت گرفتند که اولی در سابقه اسلام و ایمان آوردن بود. علاوه بر اینها نزدیکترین یار و یاور برای پیامبر بود و همچنین سابقه جهادی ایشان که در روایات سنی و شیعه نیز آمده است و درفضائل امام علی(ع) اتفاق نظر دارند.
میان اهل سنت و شیعه در این که امام علی(ع) أفضل و أعلم صحابه هستند اتفاق نظر وجود دارد
فضیلتهای یک فرد از لحاظ گفتار، نوشتار و رفتار قابل مشاهده است. شخصی مثل بن عقیل حدید که سنی است بیان میکند که من دویست بار نهج البلاغه را مطالعه کردهام و به این نتیجه رسیدهام که ایشان بالاتر از کلام بشر و پایین تر از کلام الهی هستند. یا در فضائل حضرت علی(ع) از زبان پیامبر(ص) بیان شده است. همانطور که عرض کردم روایات پیامبر(ص) هم در اهل سنت و هم در اهل شیعه وجود دارد و در کتابهای اربعین اهل سنت به نام صحاب سنن از فضائل امام علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) سخن گفته شده است.
در حالت کلی میان اهل سنت و شیعه در این که امام علی(ع) أفضل و أعلم صحابه هستند اتفاق نظر وجود دارد. بلاذری از علمای اهل سنت میباشد که در کتاب بلاذری درانساب الاشراف آیههایی را که شأن نزول آنها در مورد امام علی(ع) هستند را جمع آوری کرده است.
در روایات اهل سنت و شیعه آمده است که خلیفه اول 72 بار در طول عمر خود اعتراف کردهاند که عقیلونی عقیلونی و علی فیکم یعنی مرا رها کنید در حالی که علی در بین شماست. همچنین خلیفه دوم 69 بار گفته بود که: لو لا علی و اهلک العمریعنی اگر علی نبود عمر هلاک میشد که این فضیلت حضرت علی را بیان میکند. یا فرمایش پیامبر(ص) که میفرماید أنا مدینة العلم و علی ٌ بابها ،حدیث منزلت که علی برای من به منزله هارون نسبت به موسی است، حدیث سفینة،حدیث خلافت، حدیث وزارة همگی فضیلتهای امام را بیان میکنند .در منابع اهل سنت این روایت از زبان پیامبر(ص) بیشتر آمده که: أعلم الناس بعدی علی بن ابی طالب(ع) یعنی عالم ترین مردم بعد از من علی بن ابی طالب(ع) هستند که فضائل امام علی(ع) را بیان میکنند.
پیشنهاد میکنم خطبه منزل حضرت فاطمه(س) که در مورد خطبه فدک حضرت فاطمه(س) است،مطالعه شود. همچنین خطبهای در خصوص زنان مهاجر و انصار که مربوط به خطبه منزل حضرت زهرا(س) است و در خانه بیان شده که سه روز پس از بیان آن خطبه حضرت فاطمه(س) به شهادت رسیدند. حضرت فاطمه(س) در آن فضیلت امام علی(ع) را به خوبی و با آوردن دلیل بیان کردهاند.
خلافت انتخابی است اما امامت انتساب الهی است و مردم حق دخالت در کار خدا را ندارند
آناج: براساس عقل، نقل و شواهد تاریخی و وحی که از سوی خداست امام علی (ع) برای ولایت شایستهترین هستند ولی مشاهده میکنیم که مردم از امام علی (ع) روی بر میگردانند، تفاوت خلافت و ولایت را از این جنبه بیان کنید که آیا با از بین رفتن مشروعیت یا رأی مردم، انتساب زیر سوال میرود؟
ولایت قالبهای مختلفی از جمله ولایت الله، ولایت نبی و ولایت امام دارد که ولایت در قالب امامت موضوع بحث ما است. تفاوت خلافت و ولایت در اصطلاح این است که خلافت انتخابی است که از سوی مردم صورت میگیرد ولی امامت انتسابی و نسب الهی است. امام را خداوند انتخاب و نسب نموده و پیامبر اعلام کرده است. پس در انتخاب و جایگزینی امام مردم حق دخالت ندارند چون از سوی خدا انتخاب شده است. اما خلافت با انتخاب مردم و شورا انجام میگیرد. اینکه امام از سوی خدا انتخاب شده پس میتوان گفت که مشروعیت امام از سوی خداوند متعال است بنابراین امام همیشه مشروعیت دارند و کسی نمیتواند این مشروعیت را از امام بگیرد اما خلیفهای که انتخاب میشود را باید بررسی کنیم تا منطبق بر مولفه های خداوند متعال باشد که در صورت منطبق بودن مشروعیت خواهد داشت.
چیزی که از حضرت علی(ع) گرفته شد مقبولیت مردم بود
این سوال پیش میآید که چرا مردم حضرت علی (ع) را کنار گذاشتند؟ دو کلید واژه مشروعیت و مقبولیت وجود دارد که مشروعیت را خداوند داده و حضرت علی (ع) همیشه امام هستند اما کسی که میخواهد حکومت کند باید مقبولیت داشته باشد. چیزی که از امام علی(ع) گرفته شد مقبولیت مردم بود و مردم در مشروعیت امام دخیل نبودند.
هر گاه مشروعیت و مقبولیت در کنار هم باشند امام میتواند حکومت کند. امام علی(ع) که مشروعیت داشتند ولی به مدت 25 سال مقبولیت نداشتند و نمیتوانستند حکومت کنند ولی پس از 25 سال که مردم مقبولیت دادند ایشان توانستند حکومت کنند.
آناج: چرا پیامبر قبل از حج و قرار گرفتن در بستر بیماری وصیت نامه خود را ننوشتند؟
وقتی به رفتار، گفتار و نوشتار پیامبر(ص) توجه میکنیم، میبینیم میفرمایند قولو لا اله الّا الله تفلحوا ، بلافاصله جانشین خود را انتخاب کردند. اگر به زمانی که قرار شد پیامبر(ص) رسالت خود را علنی کنند برگردیم، به پیامبر(ص) دستور علنی کردن رسالت خود پس از سه سال آمد و به ایشان گفته شد که دعوت علنی را ابتدا از فامیل و اطرافیان و سپس عموم مردم شروع کند. در اولین جلسه سران قریش پیامبر اعلام کردند که من پیامبر الهی هستم و اولین نفری که بر من ایمان بیاورد به عنوان جانشین من انتخاب خواهد شد که امام علی(ع) ایمان آوردند و دومین بار و سومین بار نیز امام علی(ع) ایمان آوردند که پیامبر اعلام کردند پس از من علی جانشین من خواهد بود. پیامبر معصوم و دارای تدبیر است و یک فرد معمولی نیز می تواند در مورد آینده پیش بینی کند.
وقتی پیامبر را عالمترین فرد روی زمین و افضل پیامبران قبول داشته باشیم، باید بپذیریم که امکان ندارد ایشان برای تکلیف حکومت اسلامی پس از خود، تدبیری اندیشیده باشند.
علاوه بر این حضرت محمد(ص) در طول رسالت خویش در زمانها و موقعیتهای مختلف جانشینی امام علی(ع) را اعلام کرده بودند؛ برای مثال در حدیث منزلت فرمودند: علی برای من به منزلهی هارون برای موسی است؛ این نیز مسلم است که هارون جانشین حضرت موسی(ع) بود. در بیانات دیگر پیامبر(ص) نیز وجود دارد که ایشان در موقعیت های متعدد نام امامان پس از خود را گفته و حتی گاه تک به تک از ایشان نام بردهاند.
رفتار پیامبر(ع) در راستای اعلام جانشینی امام علی(ع) پیش از غدیر
در رفتار پیامبر(ص) نیز میبینیم که ایشان در جریانات و جنگهای مختلف امام علی(ع) را جانشین خود قرار داده و به جانشینی ایشان تاکید کردهاند که هر انسان عاقلی با دقت در این قراین خواهد فهمید که بدون وصیت نامه نیز میتوان به حقانیت امیرمومنان علی(ع) پی برد.
ماجرای وصیت نامه ...
در خصوص نوشتار پیامبر(ص) حدیث دوات قلم در منابع شیعه و اهل سنت مشهور است که در خصوص وصیت نامهی ایشان میباشد؛ در این حدیث آمده است که ایشان وقتی در بستر رحلت بودند، کاغذ و قلم درخواست کردند تا وصیتنامه بنویسند (این رفتار نشان می دهد ایشان سواد خواندن و نوشتن داشتند اما به دلیل رد اتهام بشری بودن قرآن، اجازهی نوشتن نداشتند) اما برخی از اطرافیان ایشان مانع این کار شدند و گفتند پیامبر(ص) دارد هذیان میگوید! در حالی که میدانستند پیامبر(ص) میخواهند جانشینی امام علی(ع) پس از خود را بنویسند.
بنابراین علاوه بر ایجاب عصمت و دوراندیشی پیامبر(ص) نحوهی رفتار و بیان ایشان نیز حقانیت علی بن ابی طالب(ع) ثابت میکند.
گفتوگو از: نیر حیدری
نظر شما