شناسهٔ خبر: 13941
نسخه قابل چاپ منبع: | لینک خبر

کمالی روستا:

پلاک خیابان «زمیار» به نام شهید «حسین قاسمی» مزین شد

صفحه اول روزنامه ایران ورزشی مدیر منطقه 2 شهرداری کرج از تغییر نام خیابان «زمیار» به نام شهید «حسین قاسمی» خبر داد.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری فارس - گروه جامعه: به منظور ارائه تجربیات و اطلاع‌رسانی درباره آنچه بر پرمخاطب‌ترین خبرگزاری کشور یعنی «فارس» از زمان بنیانگذاری و ابتدای تأسیس گذشته است مجموعه مصاحبه‌هایی با مهدی فضائلی، نخستین مدیرعامل این خبرگزاری انجام شده که تاکنون 5 قسمت آن برای مخاطبان منتشر شده است.

شرایط سیاسی زمان تأسیس فارس، کم و کیف عملکرد رسانه‌های اصولگرا و اصلاح طلب در سال 81، امکانات خبرگزاری، انتخاب نام «فارس»، شیوه تربیت خبرنگاران چند منظوره، کسب تجربه سایر خبرگزاری ها، نحوه طراحی لوگو و گرافیک فارس،شرایط آغاز به کار رسمی خبرگزاری، نحوه گزینش و به کارگیری خبرنگاران از طیف های مختلف سیاسی حتی از دوم خردادی های به اصطلاح خوش خیم! نحوه کار با خبرنگارانی که خط سیاسی آنها با خبرگزاری متفاوت بود، روابط دوستانه در کنار سخت گیری هایی که تا پای اخراج هم پیش می رفت، ماجرای عکاسی از هاشمی رفسنجانی در بم و درخواست اخراج خبرنگار فارس توسط وزارت کشور و خاطراتی ویژه از شخصیت‌های سیاسی از موضوعاتی است که در این مصاحبه‌ها تاکنون به آن پرداخته شده است.

فضائلی قرار است در این شماره از مصاحبه، از اسپانسر یا حامی مالی خبرگزاری، تبلیغات در این رسانه، نحوه ارتباط مدیرعامل با خبرنگاران و هدف‌گذاری‌ها در خبرگزاری بگوید.

این تجربیات را می‌توانید بخوانید:

 

فارس: یکی از ویژگی‌های دوران مدیریت شما در خبرگزاری که خبرنگاران قدیمی این خبرگزاری به خوبی به یاد می‌آورند حضور شما در بعضی از ساعات غیرقابل پیش‌بینی در تحریریه بود مثلا بعضی روزها 7 صبح در تحریریه حاضر می‌شدید یا ساعت 11 شب بازدیدی از فضای تحریریه و عملکرد خبرنگاران داشتید، همه اینها برنامه‌ریزی شده بود؟

فضائلی: برنامه‌ریزی از قبل تعیین شده‌ای نبود اما خوب اینکه بچه‌ها همیشه ما را ببینند خیلی در کار تأثیر می‌گذاشت تا اینکه مدیر در اتاق بنشیند و با نیروها فاصله داشته باشد و امر و نهی کند.

تلاش بنده و تیم مدیریت فارس این بود که کنار همکاران باشیم و آنها این را احساس کنند. یک بار سیستم برودتی مجموعه خراب شد و طبقات تحریریه کولر نداشتند اتاق من کولر گازی داشت مدت‌ها استفاده نکردم تا کولر در تحریریه راه بیفتد؛ همین احساس همراهی برای خبرنگاران خیلی مهم بود.

آنها احساس می‌کردند که ما، هم کار را بلدیم  و هم حضور داریم و خودمان هم با انگیزه کار می کنیم و این باعث دلگرمی آنها می شد. همه کارکنان متوجه بودند که مجموعه دوستانی که در تیم مدیریت بودند کارشان را بلدند و این تاثیر فوق العاده ای در بهتر کار کردن مجموعه داشت.

یا یک بار در زلزله خرم‌آباد، خبرنگار ما در همدان (فکر کنم خانم گرجی بود) که استان هم مرز بود حول و حوش ساعت 4 صبح با من تماس گرفت و گفت ظاهراً زلزله نسبتاً شدیدی در خرم آباد اتفاق افتاده؛(یادم نیست چرا از خود خرم آباد با من تماس نگرفتند؛ شاید آن موقع آنجا خبرنگار نداشتیم)  بنده 24 ساعت تلفنم باز بود و در ذهنم هست که به خصوص مدیران و خبرنگاران موظف بودند همیشه گوش به زنگ باشند؛ هنوز هم این عادت باقی مانده با این تفاوت که شب‌ها زنگش خاموش است.

همان موقع با آقای ضابطی که دبیر استان‌ها یا دبیر گروه اجتماعی بود و همچنین دوستان فنی تماس گرفتم تا به خبرگزاری بیایند؛ خودم هم عازم خبرگزاری شدم و زمانی که وارد خبرگزاری شدم نگهبان‌ خواب بود!

این توضیح را عرض کنم که یکی از مباحث مهم، ساعت کار خبرگزاری بود. علی القاعده خبرگزاری باید 24 ساعته باشد ولی شرایط مالی و نیروی انسانی اجازه نمی داد این اصل رعایت شود؛ لذا با تدابیری به تدریج ساعت کار به حدود 17_18 ساعت افزایش پیدا کرد ولی 24 ساعته نشد. البته در مواقع حساس مثل انتخابات یا حوادث مهم دیگر این اشکال را برطرف می کردیم.

به هر حال دوستان هم با فاصله کمی رسیدند وبه نظرم حدود ساعت 5:30 صبح، اولین خبرهای زلزله خرم آباد را منتشر کردیم. نیروها می‌دیدند که حساسیت ما در سرعت کار خبری بالاست لذا وقتی از آنها سرعت در کار را مطالبه می‌کردیم این را فقط یک دستور نمی‌دیدند، می‌دیدند که خودمان هم  نسبت به مسائل و سرعت اخبار حساس هستیم.

در وقایعی مثل درگیری های سالگرد 18 تیر، شخصاً حضور پیدا می کردم تا از نزدیک شاهد صحنه باشم و هم در تحلیل و انعکاس اخبار و رویدادها با واقع بینی بیشتر عمل کنیم و هم از عملکرد خبرنگارانمان در شرایط سخت ارزیابی صحیح‌تری داشته باشیم.

یک روز تهران زلزله آمد که بنده تهران نبودم، ولی دوستان تعریف کردند در حالیکه همکاران ترسیده و از ساختمان خارج شده بودند،آقای مقدم که سردبیر بود، در ساختمان مانده و خبر ارسال می کرد!

همه اینها برای مجموعه همکاران معنادار بود و در روحیه آنها تاثیر مثبت می گذاشت.

بنابراین حضور گاه و بیگاه بنده در تحریریه پیامش این بود که در کنار خبرنگاران و بقیه همکاران هستیم. ضمن اینکه این فرصتی بود برای طرح مسائلی که نه می شد و نه لزومی داشت که برای آنها جلسه بگذاریم و در عین حال صحبت و مشورت کوتاه در باره آنها مفید بود؛ به عبارتی موضوعات سرپایی!

فارس: وضعیت تبلیغات در خبرگزاری  چطور بود؟

فضائلی: از جمله مسائلی که به طور جدی دنبال می کردیم، درآمد زایی برای خبرگزاری بود. البته خط قرمزی داشتیم و آن رعایت استقلال و عدم وابستگی خبرگزاری بود. برای تحقق این مسئله راه‌هایی را دنبال می کردیم مثل فروش عکس به آژانس های خارجی،امضاء تفاهم نامه خبری با دستگاهها و فروش اخبار ویژه به برخی دستگاه‌ها، یکی از راهها هم تبلیغات روی سایت بود.

یک خاطره ای را نقل کنم بد نیست. روزی با آقای هاشمی رفسنجانی ملاقات داشتم و درباره خبرگزاری توضیحاتی به ایشان دادم و سوالاتی هم داشتند که جواب دادم. یکی از سوالات ایشان در باره بودجه و منبع تامین مالی خبرگزاری بود. من هم همین موارد را ردیف کردم،فروش عکس،تفاهم نامه،آگهی و... ولی خوب معلوم بود که این پاسخ برای فرد با تجربه و زیرکی مثل آقای هاشمی قانع کننده نبود. ایشان گفت بعید است اینها کفاف بودجه خبرگزاری را بدهد! من هم گفتم بله،البته کمکهایی را هم دریافت می کنیم. ایشان علاقمند بود اسم سرمایه گذار و حامی مالی را از زبان بنده بشنوند و من بنا داشتم هم دروغ نگویم و هم نامی از سرمایه گذار نبرم (سرمایه گذار ما علاقمند بود بی ریا کار کند!) و سر انجام شاید ویژگی اصفهانی بودنم موجب شد بنده موفق شوم!البته قطعا" ایشان حدس میزد و چیزی شنیده بود ولی به هر حال اینکه از بنده بشنوند فرق می کرد، لذا من به بنای خودم پایبند ماندم که شاید ایشان انتظار نداشت.

حامی مالی فارس خیلی مورد سوال بود و حدس و گمانهای زیادی درباره آن مطرح می شد. یک روز ما را به قوه قضائیه منتسب می کردند،یک روز به آقای محسن رضایی ،یک روز سپاه ویک روز گزینه های دیگر.

بگذریم، به هر حال  آن زمان بحث توافق با دستگاه‌ها را در قالب تفاهم‌نامه خبری داشتیم که شروطی را در آن لحاظ کرده بودیم و از مهم‌ترین آنها حفظ استقلال و رعایت شئون خبرگزاری بود و اینکه امضای تفاهمنامه به هیچ عنوان منجر به این نخواهد شد که احیاناً اخبار انتقادی خبرگزاری در باره آن دستگاه تغییر کند. دستگاه‌هایی که می‌خواستند رابطه‌شان با ما صمیمی شود وقتی شروط را می‌دیدند و متوجه می‌شدند که ما جدی هستیم حاضر نمی‌شدند تفاهم‌نامه خبری را امضا کنند. در آن زمان (دوره آقای خاتمی) تنها، سازمان ملی جوانان بود که حاضر شد با ما تفاهم‌نامه امضا کند.در دوره آقای احمدی نژاد هم یادم نمی آید که با دستگاهی به تفاهم رسیده باشیم. در بحث آگهی‌ها هم همین موضوع مطرح بود که مجموعه هایی که سفارش آگهی می دادند نباید مصونیتی احساس کنند یا توقع داشته باشند که در کار حرفه ای خبرگزاری تاثیر بگذارد.

البته مقوله آگهی در سایت درآمد قابل اعتنایی نداشت و شرایط آن با روزنامه کاملا" متفاوت بود. یادم هست در سفری که به آلمان داشتم با سردبیر یکی از نشریات برلین صحبت می‌کردم و یکی از مباحث همین آگهی ها و مسائل جانبی آن بود. قیمت آگهی در صفحه اول این روزنامه چند هزار یورو بود(فکر کنم 20 هزار)بود و آن روز دیدم شرکت مرسدس بنز در صفحه یک آگهی دارد.از سردبیر این روزنامه سوال کردم اگر خبرنگار شما گزارش انتقادی از بنز  داشته باشد و بنز هم اعلام کند اگر این گزارش را کار کنید به شما آگهی نمی‌دهم شما چه واکنشی نشان می‌دهید؟ او محترمانه پاسخ داد نمی‌توانیم به راحتی از آگهی صرف‌نظر کنیم! دیدم که این داستان، داستان همه‌جایی است. به نظرم واقعاً باید مراقبت شود؛ چرا که اگر وظیفه و رسالت اصلی رسانه‌ای تحت‌الشعاع چنین بده و بستان‌های مالی قرار بگیرد فاتحه آن رسانه خوانده شده است.

فارس: همراهی و ارتباط خبرنگاران و بقیه همکاران با مدیریت و متقابلاً نظارت بر کار خبرنگاران چگونه بود؟

فضائلی: علاوه بر ارتباط مرتب روزانه که به اشکال مختلف در تحریریه، غذاخوری و نمازخانه امکان پذیر بود، ما تقریبا" در فواصل معین جلسات عمومی در خبرگزاری داشتیم و اهداف و برنامه های خبرگزاری را تبیین می کردیم و به سوالات و حتی انتقادهایی که بود جواب می دادیم. (این بنابر تجربه ای بود که در روزنامه فردا و همکاری با آقای احمد توکلی داشتم. چنین جلساتی برگزار م شد و خبرنگاران مباحث انتقادی جدی را مطرح می کردند و بعد هم کار با قوت ادامه پیدا می کرد) در سطوح مدیریتی نیز این کار با دقت و عمق بیشتری انجام می شد و خود مدیران میانی در تعیین اهداف مشارکت داشتند. به عبارتی دو روش مدیریتی یعنی مدیریت مبتنی بر هدف و مدیریت تعیین هدف به صورت تلفیقی در خبرگزاری اعمال می شد.دری کی از این شیوه ها سعی می شود تعیین اهداف با مشارکت مجموعه صورت گیرد و در دیگری مدیریت، اهداف مجموعه را برای زیرمجموعه توضیح می دهد. سعی می‌کردیم به مناسبت‌های مختلف این کار را انجام دهیم لذا نیروها با اهداف و شرایط خبرگزاری آشنا بودند و این در همراهی آنها خیلی موثر بود.

از طرف دیگر، افرادی که می خواستند در خبرگزاری کار کنند تعهدنامه‌ای را امضا می‌کردند که حتماً تأکید می‌کردیم آن را مطالعه کنند، ناخودآگاه آنها متوجه می‌شدند که حساسیت‌های مجموعه چیست و خودشان را متعهد می‌دیدند که آنها را عمل کنند. ضمنا" بر کار خبرنگاران نظارت داشتیم و اخبارشان را رصد می‌کردیم ؛ اگر شبهه‌ای ایجاد می‌شد از خبرنگار توضیح می‌خواستیم تا علت آن مشخص شود.

از سوی دیگر خود ما هم با حوزه‌های خبری ارتباط برقرار می‌کردیم البته نه اینکه خبرنگار احساس کند ما داریم او را چک یا کنترل می‌کنیم و دارد دور می‌خورد. ارتباط این‌طور بود که حوزه‌های خبری اگر نکته‌ای داشتند به خود ما منتقل می‌کردند؛ ارتباط حوزه‌ها با مدیریت خبرگزاری و سردبیری به گونه‌ای بود که تنها کانال ارتباطی خبرگزاری و حوزه‌ها فقط خبرنگار نبود. مجموعه این اقدامات به علاوه فضای کلی حاکم بر خبرگزاری شرایط مناسب همکاری را فراهم می کرد.

پرهیز از رشد بادکنکی خبرگزاری

------------------------------------

فارس: روند پیشرفت خبرگزاری روندی منطقی به نظر میرسد.این رشد چگونه طراحی و برنامه ریزی شده بود؟

فضائلی: یکی از اصول مهم مورد تأکید در خبرگزاری پرهیز از رشد بادکنکی بود. اگر نقطه آغاز خبرگزاری را سال 81 بگیریم تا سال 86 که مقطع مورد نظر ماست  به لحاظ تعداد گروه‌ها و تعداد خبرها سیر منطقی رعایت شده(بعد از این دوره هم احتمالا" همینطور بوده ولی چون در جریان نیستم اظهار نظر نمی کنم) در ابتدا با چهار گروه خبری شروع کردیم و 70 تا 80 خبر در روز منتشر می‌کردیم. بتدریج و در آخر دوره بنده تعداد گروه ها به 13 گروه خبری رسید و روزانه 500 تا 600 خبر منتشر می‌شد. در همین دوره بحث اضافه شدن استان‌ها و گسترش خبرگزاری در سراسر کشور مطرح شد و بعد از آن زبان‌های انگلیسی و عربی نیز در خبرگزاری اضافه شد و خبرنگارانی هم در لبنان و اتریش(به دلیل مسائل هسته ای)، فرانسه و مالزی داشتیم.

در مقطعی پیشنهادی داده شد که تعداد خبرها در روز به 2 هزار برسد که شاید با تمهیداتی می شد به آن نزدیک شد اما اشکالات زیادی بر آن مترتب بود و زیر بار آن نرفتیم. چون اگر کمیت از یک حدی بالاتر می‌رفت از طرفی در دروازه‌بانی خبر مشکلاتی پیش می آمد و از طرف دیگر کیفیت خبرها پایین می‌آمد و حاضر نبودیم کیفیت تحت‌الشعاع کمیت قرار گیرد. و دیگر اینکه بالاخره ظرفیت خبری کشور ظرفیت محدودی است و معلوم نبود این حجم اخبار قرار است کجا جذب شود.

ما هر از گاهی از بخش ITگزارش هایی را می خواستیم، از جمله گزارش بازدید اخبار را. در این گزارش ها اطلاعات بسیار با ارزشی به دست می آمد.مثلا" بعضی از اخبار، بازدید تک  ‌رقمی داشتند و ما با شناسایی نوع این اخبار تلاش می‌کردیم خبرهایی از این دست را در خبرگزاری منتشر نکنیم مگر به دلایل خاص. این موضوع بیشتر به بخش استان‌ها مربوط می‌شد و چون بر اساس مشورت با افراد با تجربه ما از ابتدا در دفاتر استانی و خارج کشور نیرو و دفتر از خبرگزاری نداشتیم و اصطلاحا" خرید خبر داشتیم،استان ها را از نظر خبرساز بودن درجه بندی و برا ی آنها سقف خبر گذاشته بودیم و اخبار بی‌کیفیت و یا کم ارزش آنها را منتشر نمی‌کردیم.

در هدف‌گذاری‌‌هایی که برای خبرگزاری داشتیم 5 مرحله مورد تأکید بود: 1- خبرگزاری مطرح در کشور 2- خبرگزاری اول در کشور 3- خبرگزاری مطرح در منطقه 4- خبرگزاری اول در منطقه و 5_ خبرگزاری در سطح بین‌المللی.

این مراحل پیشرفت و چشم‌اندازی بود که برای خبرگزاری داشتیم. ما در یک زمان مناسب و با سرعت خیلی خوب به دو هدف اول رسیدیم و همچنان هم فارس خبرگزاری اول در کشور است اما در سطح منطقه و بین‌الملل دیگر در اختیار ما نبود و هزینه‌ها و حمایت‌های متفاوتی لازم بود که عمر مدیریتی بنده اجازه نداد تحقق پیدا کند.

خبرگزاری بین‌المللی همین نیست که فقط چند زبانه باشد؛ هنوز در ایران خبرگزاری  بین‌المللی نداریم که حتماً باید تأسیس شود.

فارس: چرا در مقایسه با سایر خبرگزاری ها در آن زمان شما تأکید جدی بر تولید اخبار اختصاصی داشتید؟

فضائلی: یکی از بحث‌هایی که برای همه رسانه ها ،خصوصاً خبرگزاری ها‌ خیلی مهم است بحث تولید محتوای اختصاصی است ؛ این محتواست که باعث می‌شود خبرگزاری تبدیل به منبع شود و یک رسانه از بقیه متمایز گردد. اگر تولید متوقف شود نوآوری، پویایی و متفاوت بودن از خبرگزاری و رسانه گرفته می‌شود.

ما یک نوع دسته‌بندی در اخبار داشتیم که اخبار دریافتی، پوششی و تولیدی بود. اخبار دریافتی که عمدتاً متعلق به روابط عمومی ها بود وبه صورت فکس می آمد و توسط یک نفر در هر گروه جمع‌آوری و تنظیم می شد؛اخبار پوششی هم که بر اساس برنامه و دعوت دستگاه ها ازخبرگزاری بود؛ تا اینجا همه اخبار با سایر رسانه‌ها مشترک بود و رقابت، محدود به سرعت و نحوه تنطیم اخبار می شد که البته در جای خود ارزش داشت.

آنچه ما را متفاوت می‌کرد اخبار تولیدی ما بود؛ جایی که سوژه‌‌یابی‌ها مطرح و ارتباطات و منابع متنوع خبری معنادار می‌شد، جایی که تیزبینی ،هوشیاری، وقت شناسی و درایت خبرگزاری روشن و مشخص می‌شد و ریسک پذیری معنی پیدا می کرد؛ لذا بحث تولید برای ما خیلی مهم بود.روش های تشویقی داشتیم و خبرنگاران را به خاطر تولیدات خوبشان به سرعت تشویق می کردیم.

در واقع می توان گفت همین دست مطالب فارس بود که همه حتی مخالفین و رقبای سیاسی فارس را بعضا" به رغم میلشان، وادار به استفاده از مطالب ما می کرد؛چون استفاده نکردن از این مطالب آنها را در فضای رسانه ای عقب می انداخت و آنها نمی توانستند خودشان را محروم کنند.

فارس:‌ خبرگزاری اصلاً مراسم افتتاحیه رسمی داشت؟

فضائلی: قرار بود 22 بهمن 81 افتتاح رسمی داشته باشیم. برای افتتاح رسمی این بحث مطرح بود که مراسم افتتاح بگیریم یا نگیریم؟ بعضی دوستان می‌گفتند خوب نیست بی‌ سروصدا باشد اما بعضی‌ هم نظرشان این بود که مراسم نگیریم تا خبرگزاری خودش را با کارش معرفی کند. نهایتاً دیدگاه دوم تصویب شد و ما هیچ مراسمی برای افتتاح خبرگزاری تدارک ندیدیم و فقط اعلام کردیم که کار خبرگزاری به طور رسمی شروع شد. نگاه‌مان این بود که خبرگزاری با عملکردش، خودش را معرفی ‌کند. البته در اولین سالگرد، مراسم عمومی محدودی در حیاط خبرگزاری برگزار کردیم که استقبال خوبی هم از آن شد و سالهای بعد هم یک سال با حضور خانواده ها و بعضی‌ سالها هم داخلی با حضور همکاران فارس و تعداد محدودی مهمان مراسمی داشتیم.

 

جالب است برایتان تعریف کنم اواخر سال 83 و چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری سال 84 در تالار وحدت مراسم بسیار مفصلی برای افتتاح یک خبرگزاری برگزار شد واز جناب آقای هاشمی رفسنجانی هم برای سخنرانی دعوت کرده بودند و جمعیت دعوت شده و آورده شده آنقدر بود که سه طبقه تالار وحدت پر بود و من به عنوان یکی از مهمانان ویژه  جا برای نشستن نداشتم! مناسب ندیدم که بمانم لذا به خبرگزاری برگشتم و وقتی به فارس رسیدم با یکی از همکاران که او هم مراسم را دیده بود و تحت تأثیر قرار گرفته بود مواجه شدم. گفت رقیب قدری برای خبرگزاری فارس پیدا شده است؛ به او گفتم خیلی به ظواهر توجه نکن. رفتم و سایت خبرگزاری جدید را باز کردم، اما علاوه بر به هم ریختگی سایت و تقریبا" غیر فعال بودن آن، دیدم حتی خبر مراسم افتتاح خبرگزاری خودشان را هم کار نکرده اند!

برایم روشن شد که این خبرگزاری، خبرگزاری نمی‌شود. البته بیشتر یک میتینگ انتخاباتی بود؛ چون همانجا فردی آمد و متنی متملقانه خطاب به آقای هاشمی خواند و از ایشان در خواست کرد برای انتخابات نامزد شوند.

شما نه فقط امروز بلکه طی این  سالها تقریباً اثری از این خبرگزاری ندیده اید و امروز اسم آن هم مطرح نیست!

افتتاحیه‌ها و عدم افتتاحیه‌ها الزاماً در موفقیت کار تأثیر ندارد؛ ممکن است عده‌ای همان لحظه تحت تأثیر قرار بگیرند اما وقتی عقبه نداشته باشد کار همانجا تمام می‌شود. چراغ‌ مراسم که خاموش شد کار هم تمام می شود. البته می شود یک مجموعه ای هم مراسم با شکوهی برای افتتاح بگیرد و کار خوبی هم ارائه کند.

ادامه دارد...

انتهای پیام/